یک مرد و یک داستان

به گزارش پارس به نقل از پرشين وي؛ چهره زیر کار طاقت فرسای هنرمندی به نام میگوئل ایندارا است که بیش از 138 ساعت روی این اثر زمان گذاشته و با قرار دادن بیش 2.1 میلیون نقطه جوهر در کاغذ، چهره شگفت انگیز زیر را پدید آورده است ولی داستانی که در پشت این تصویر وجود دارد حتی از خود این تصویر حیرت انگیز تر است.

به گزارش پرشین وی مردی که ایندارا آن را با میلیون ها نقطه به تصویر کشیده بنیامین کایل است. شاید شما ندانید که او چه کسی است چرا که خود بنیامین نیز نمی داند چه کسی است!

 

در سال 2004 او را بیهوش کنار زباله های یک رستوران در جورجیا پیدا کردند که هیچ دارایی و کارت شناسایی نداشت وپوستش به شدت آفتاب سوخته و تقریبا بیناییش را از دست داده بود.

در بیمارستانی که وی را بستری کردند به ناچار حروف اول رستورانی که او را پیدا کرده بودند به روی او گذاشتند.

 

پزشکان دریافتند او دچار فراموشی شده است ولی مسئولان به گزارش پرشین وی نتوانستند بفهمند واقعا او چه کسی است ، بنابراین بنیامین اولین شخص گمشده امریکا محسوب شد که حدود تقریبی منطقه اش مشخص بود ، ولی مشکل این بود که از آنجا که وی هیچ شماره شناسنامه ای نداشت زندگی اش بسیار پیچیده شد.

اثر انگشت، آزمایش DNA ، گزارش در اخبار ملی و بین مللی وظاهر شدن در بعضی برنامه های معروف تلویزیون نیز نتوانست باعث مشخص شدن هویت وی شود.

 

آقای کایل بدون داشتن شماره شناسایی نه می توانست شغلی داشته باشد و نه حتی در مکان های افراد بی خانمان وی را می پذیرفتند.

تا آنکه در سال 2010 یک دانشجوی فیلم از دانشگاه فلوریدا به نام جان ویکستورم در اینترنت داستان بنیامین را خواند و او را در ناحیه جکسون ویل فلوریدا در پارک پیدا کرد در حالی که هیچ امیدی به آینده نداشت. به گزارش پرشین وی ولی با کمک این فیلمساز جوان که مستندی را از وی تهیه کرد توانست پیام وضع و حالش را به کل دنیا برساند .

 

با تهیه این مستند دوباره نامش بر سر اخبار افتاد و با کمک یک گزارشگر اخبار حتی داستانش به گوش سناتورها و نمایندگان کنگره رسید و دولت در پاسخ ،مشکل هویت وی را حل کرد و به او یک شماره شناسایی داده شد که با آن صاحب رستوران به او شغلی پیشنهاد کرد و شخص دیگر نیز اتاقی در اختیارش گذاشت تا بتواند به جای پارک در آنجا زندگی کند.

 

**********فلسفه پيدايش تخته نرد *********

آیا مي دانيد تخته نرد چگونه و توسط چه کسي ابداع شد و چه فلسفه زيبا و عبرت آموزي در پس آن نهان است؟ تخته نرد توسط بزرگمهر ابداع شد و اما داستان پيدايشش:
در زمان پادشاهي انوشيروان خسرو پسر قباد، پادشاه هند «ديورسام بزرگ» براي سنجش خرد و دانايي ايرانيان و اثبات برتري خود شطرنجي را که مهره هاي آن از زمرد و ياقوت سرخ بود، به همراه هدايايي نفيس به دربار ايران فرستاد و «تخت ريتوس»

فلسفه پيدايش تخته نرد

دانا را نيز گماردهء انجام اين کار ساخت. او در نامه‌اي به پادشاه ايران نوشت:
«از آنجا که شما شاهنشاه ما هستيد، دانايان شما نيز بايد از دانايان ما برتر باشند. پس يا روش و شيوهء آنچه را که به نزد شما فرستاده‌ايم (شطرنج) بازگوييد و يا پس از اين ساو و باج براي ما بفرستيد». شاه ايران پس از خواندن نامه چهل  روز زمان خواست و هيچ يک از دانايان در اين چند روز چاره و روش آن را نيافت، تا  اينکه روز چهلم بزرگمهر كه جوانترين وزير انوشيروان بود به پا خاست و گفت: «اين  شطرنج را چون ميدان جنگ ساخته‌اند كه دو طرف با مهره هاي خود با هم مي‌جنگند و  هر كدام خرد و دورانديشي بيشتري داشته باشد، پيروز مي‌شود.» و رازهاي کامل بازي  شطرنج و روش چيدن مهره ها را گفت. شاهنشاه سه بار بر او درود فرستاد و دوازده هزار سکه به او پاداش داد. پس از آن «تخت ريتوس» با بزرگمهر به بازي پرداخت.

بزرگمهر سه بار بر تخت ريتوس پيروز شد. روز بعد بزرگمهر تخت ريتوس را به نزد خود خواند و وسيلهء بازي ديگري را نشان داد و گفت: اگر شما اين را پاسخ داديد ما باجگزار شما مي شويم و اگر نتوانستيد بايد باجگزار ما باشيد.» ديورسام چهل روز زمان خواست، اما هيچ يک از دانايان آن سرزمين نتوانستند «وين اردشير» را چاره گشايي کنند و به اين ترتيب شاه هندوستان پذيرفت كه باجگزار ايران باشد.

فلسفه پيدايش تخته نرد

*30 مهره*  :  نشان گر 30 شبانه روز يک ماه

*24 ** **خانه*  :  نشان گر  24 ساعت شبانه روز

*4 قسمت زمين*  :   4 فصل سال

*5 دست بازي *:  5 وقت يک شبانه روز

*2 رنگ سياه و سپيد*  : شب و روز

*هر طرف زمين 12 خانه دارد :** ** *12 ماه سال

*تخته نرد**  **:** * کره زمين

*زمين بازي*  : اسمان

*تاس :*   ستاره بخت و اقبال

*گردش تاس ها* : گردش ايام

*مهره ها*:  انسان ها

*گردش مهره در زمين:* حرکت انسان ها (زندگي )

*برداشتن مهره در پايان هر بازي* : مرگ انسان ها

*اعداد** ** تاس*  :

*1 :** **يکتايي** ** و خداپرستي*

*2 : اسمان** ** و زمين*

*3 :** ** پندار نيک ؛ گفتار نيک ، کردار نيک*

*4 : شمال** **، جنوب، شرق، غرب*

*5: خورشيد ؛ ماه ، ستاره ، اتش ، رعد*

*6 :** ** شش روز افرينش*

گنبد سلطانیه

میدونید کنار بناهایی که همیشه نور چشم ما ایرانیا بوده(تخت جمشیدونقش جهان.پاسارگاد.طاق بستان.و...)بناهایی هم هست که تنها مونده و ما هیچ سراغی که هیچ حتی نام اونها رو هم کمتر شنیدیم.

چند بار اسم گنبد سلطانیه ،خرقان چاه زندان سلیمان ،آتشکده آذر گشنسب رو شنیدین وسراغی ازش نگرفتین .

روی سخن امروز من در مورد بناییست با گنبدی فیروزه ای ولی نه در اصفهان

بناییست با ثبت جهانی در یونسکو ولی نه در شیراز و مجموعه هخامنشی

بناییست آجری ولی نه در شوش و چغازنبیل

بناییست 8 ضلعی ولی نه در یونان و سرزمین ریاضیدانان بزرگ

روی سخن امروز من گنبد با شکوه و زیبای سلطانیه است با تاریخی پر رمز و راز با شگفتی هایی بزرگ

ولی شور بختانه محجور و ناشناخته چرا که این بنای زیبا در پایتخت ودر شیراز ودر اصفهان ودر تبریز نیست در شهر زنجان واقع شده واندکی شاید دور

بعنوان یک ایرانی    علاقمندبه ایران باستان از شما که با سر زدن به این وبلاگ نشان میدهید علاقمند به گردشگری و ایرانگردی هستیددعوت میکنم با سر زدن به زنجان در کنار سر زدن به دیگر اثاراین شهر زیبا همچون (خانه ذلفقاری.مسجد جامع .معبد داشکسن .چلپی اوغلی و... )به این گنبد با شکوه دوره ایلخانی نیز سر بزنید.

که با دیدنش تمام علایق وسلایق شما فراهم شده وهیچ وقت از خاطر شما پاک نمیشود.