نوروز 91
|
|
با درود خدمت دوستان گلم برنامه ی نوروز 91 به شرح زیر می باشد
1390/12/28:ساعت11 شب حرکت از اصفهان دروازه شیراز و11/30 از ترمینال صفه
1390/12/29:صرف صبحانه و سوارشدن بر قایق وحرکت به سمت شیمبار(شیرین بهار) وبرقراری کمپ
1391/1/1:شاد باش وتحویل سال وپیاده روی و بازدید از چشم انداز دشت شیرین بهار(تنگ دلا-آبشار نگین)
1390/1/2:بازدید از دشت گل و آبتنی وماهیگیری
1390/1/3:قایق سواری و بازدید از مناظر اطراف ساعت 17 حرکت به سمت اصفهان
برنامه خوراک پیشنهادی:
2/291:آماده -آماده-پخت وپز
1/1:آماده-آماده از شب قبل-پخت و پز
1/2:آماده -پخت وپز-پخت وپز
1/3:آماده -آماده از شب قبل-تهیه در مسیر
خوراک پیشنهادی:
کره عسل_پنیر_خرما_ارده وشیره_تخم مرغ_سوپ- نود الیت-مربا برای صبحانه
ماکارونی-الویه-پلو عدس-کتلت-کوکو سیب زمینیبرای ناهار
سالاد کلم وکاهو- سالاد ماکارونی- پلوشوید ماهی-بیف استراناگوف باسس بور گولانج فرانسوی-میوه -اددین-سوپ برای شام
یکی از مناطق بسیار زیبا و دیدنی اندیکا منطقۀ شیرین بهار((شیمبار)) است. این منطقه در 50 کیلومتری قلعه خواجه، 100 کیلومتری شهرستان مسجدسلیمان و 225 کیلومتری اهواز قرار دارد.
این منطقه از یک طرف در دامنه کوه دلا قرار دارد و محدودۀ آن از سرحونی شروع شده و شیرین بهار را به دو بخش بالا و پایین تقسیم می کند. شیرین بهار شامل مناطق: تنگ سنو (تنگ سنان)، پل نگین، گذرگاه، امامزاده صالح ابراهیم می باشد. وجود چشمه های متعدد و آبشارهای زیبا و همچنین وجود رودخانه ای معروف به شط شیمبار در کنار جنگل پوشیده از انواع درختان بلوط، بادام، بوته های وحشی مانند: قارچ، و انواع مرکبات، انگور کوهی، توت، انار و سیب زیبائی خاص به این منطقه داده است. وجود کوههای سر به فلک کشیده و مناسب کوهنوردی و پوشیده از گلها و بوته های متنوع و انواع حیوانات زیبائی منطقه را دوچندان کرده است. بدلیل وجود خاک مناسب و آب و هوای مساعد در این منطقه محصولات کشاورزی از قبیل گندم، جو، نخود و عدس کاشته می شود.
از لحاظ آثار تاریخی می توان به وجود نقش برجسته های تنگ بتا و تنگ سنان اشاره کرد. این سنگ نگاره ها بر سینه کوه کنده کاری شده اند که با در نظر گرفتن نوع پوشش و آرایش موی سر این سنگ نگاره ها می توان گفت که همزمان با دورۀ اشکانیان و مربوط به الیمائیدها (حکومت محلی همزمان با اشکانیان که اندیکا جزئی از قلمرو آنها محسوب می شده) هستند.
سید محمد علی شوشتری در تاریخ جغرافیای خوزستان در مورد تنگ بتا چنین می نویسد: ((در تنگ بتا دوازده نقش انسان در دو مجلس طراحی شده دیده می شود، نقش های سمت راست مشتمل بر سه نفر با قامتی کوتاهتر از بقیه افراد هستند در حالی که دست چپ بر روی دوش نفر کناری قرار دارد. سایر افراد نیز به همینگونه دیده می شوند. دو نفر تاج مانندی بر سر داردند که آنها را از دیگر افراد متمایز می نماید به نظر می رسد که ملکه و همسر شاه باشند همچنین سایر افراد شاید از درباریان باشند و تن پوش همگان مانند اشکانیان چین داراست اینگونه برداشت می شود که همگی آنان در حال انجام مراسم مذهبی هستند.
انواع بردگوری (استودان): ایرانیان دوران باستان به دلیل اعتقاد داشتن به قداست خاک که یکی از عناصر چهارگانه خلقت می باشد، پاک بودن آن را ضروری می دانستند لذا از تماس اجساد مردگان با خاک به شدت پرهیز می کردند به همین منظور مردگان خود را در هوای آزاد قرار می دادند تا گوشت آنها طعمه جانوران و پرندگان شود و بعد از مدتی که تنها استخوانهای مرده باقی می ماند آنها را درون استودان ها قرار می دادند این استودانها در دل کوه و یا در دل سنگهائی که به صورت مجزا در جاههای مختلف پراکنده بودند کنده می شده اند بعضی از این بردگوریها (استودانها) در جاهای دیگر به همراه نقش برجسته هستند. البته نظر دیگری در مورد بردگوری وجود دارد و آن اینکه: هنگام کوچ، افراد کهنسالی که توانائی همراهی کردن با کوچندگان را نداشتند، درون این بردگوریها به همراه آب و غذای کافی قرار داده می شدند که هیچ سندی دال بر واقعیت این موضوع نه در کتب قدیمی بختیاری وجود دارد و نه حتی کسانی که این مطلب را بیان می کنند با چشمان خود دیده اند و صرفا به شنیده ها استناد می کنند. با در نظر گرفتن عطوفت و مهربانی و احترام به بزرگان بخصوص افراد پیر و سالخورده در نزد بختیاریها و همچنین ناممکن بودن رعایت مسائل بهداشتی در چنین شرایطی، این نظریه دور از واقعیت به نظر می رسد.
یکی دیگر از آثار شیرین بهار پل نگین یا خدا آفرید می باشد. این پل آب شیرین بهار را به رودخانه کارون انتقال
می دهد و قدمت آن مربوط به دوران اشکانیان است. از آثار دیگر می توان به : امامزاده صالح ابراهیم، تپه های باستانی و نقوش برجسته و شیرهای سنگی اشاره کرد. علاوه بر موارد ذکر شده در این منطقه قناتهای قدیمی نیز وجود دارند. قباد باقری در کتاب بختیاری در گذر زمان به نقل از مردم محلی بیان می کند که بر فراز کوه دلا و در جنوب غربی این نقش برجسته ها، قلعه هائی بنام قلعه کله قندی، قلعه آهنگری، و قلعه دزوراز (درمنا) وجود دارند. این قلعه ها ممکن است زمانی محل فرمانروائی الیمائیدها بوده باشند. لایارد این نقش بر جسته ها را متعلق به دوران ساسانیان میداند.
از صنایع دستی شیرین بهار می توان از گلیم باقی، قالیبافی، لت (سیاه چادر) درست کردن مشک و دوختن لباسهای محلی و لچک یاد کرد.
از مراسم هائی که بعنوان بخشی از هویت قوم بختیاری به شمار می روند میتوان به مراسم عزاداری و جشنهای شادی اشاره کرد. بازیهای محلی این منطقه شامل: چوکلی بازی، الختر، اسب سواری، تیراندازی هستند که کودکان و بزرگسالان آنها را به مناسبتهای مختلف بازی می کنند. جمعیت این منطقه متغیر است. در تمامی فصول سال میتوان از مناظر زیبای شیرین بهار دیدن کرد. از غذاهای سنتی این منطقه میتوان به کباب بختیاری، اوترشی، اوبسور، موسیر و قارچ سرخ شده، گرده و توچری اشاره کرد. سوغات روستا شامل انواع مرکبات، عسل، قارچ، روغن و نان محلی (نون تیری)، کره محلی، کشک و قارا و ..... می باشد.
شیرین بهار دارای طبیعت بسیار زیبا، بکر و نادر بوده که در نوع خود کم نظیر است. با قرار گرفتن مناظر طبیعی، آثار تاریخی و فرهنگ قومی درکنار هم، این منطقه استعداد تبدیل شدن به یک مکان توریستی را به شدت داراست.
مأخذ: بختیاری در گذر زمان – قباد باقری
کیلومترها تقریبی ذکر شده اند.
تواز هزاره های دور آمدی
دراین درازنای خون فشان
به هرقدم نشان پای نقش توست
دراین درشت نا ک دیولاخ
زهرطرف طنین گامهای ره گشای توست
بلندوپست این گشاده دامگاه ننگ و نام
به خون نوشته نامه وفای توست
به گوش بیستون هنوز صدای تیشه های توست
چه تازیانه ها که از تن تو تاب عشق آزمود
چه دارها که از تو گشت سربلند !
زهی شکوه قامت بلند عشق
که استوار ماند در هجوم هر گزند
نگاه کن هنوز
آن بلند دور ، آن سپیده ، آن شکوفه زار انفجار نور
کهربای آرزوست !
سپیده ای که جان آدمی هماره در هوای اوست
به بوی یک نفس درآن زلال دم زدن
سزد اگر هزار بار بیفتی از نشیب راه وباز رو نهی بدان فراز !!!
به سان رود که در نشیب دره سر به سنگ میزند رونده باش
امید هیچ معجزی زمرده نیست زنده باش!!!
هوشنگ ابتهاج (سایه)

9 سال پیش در یک شب بارانی دو گردشگر موتور سوار آلمانی در راه ماندند و برای اینکه بتوانند در یک جای امن شب را به صبح برسانند به خانه یک روستایی پناه بردند. عباس یک کارگر ساده روستایی همراه خانواده اش تلاش کرد تا به شیوه خودش از مهمانان خارجی به خوبی پذیرایی کند...
کلبه آنها محقر بود و به جز چای آتشی و غذای روستایی چیز دیگری نداشتند. مهمانان عباس خارجی بودند و امکانات او برای پذیرایی اندک. سادگی پذیرایی خانواده عباس و زندگی یکروزه در روستای خوش آب و هوا رضایت حداکثری دو مهمان آلمانی را جلب کرد آنقدر که سه ماه بعد یک گروه هفت نفره آلمانی به پیشنهاد دوستانشان به خانه عباس رفتند. آنها خواستند تا با همان دم پختک و چای آتشی که دوستانشان تعریف کرده بودند در خانه روستایی عباس پذیرایی شوند. صبح عباس راهنمای آنها شد تا بتوانند مناطق دیدنی و طبیعی روستای بزم شهر بوانات فارس را ببینند.
موقع برگشت مهمانان آلمانی 200 هزار تومان به عباس هدیه دادند. این پول در آن زمان برای عباس زیاد بود و او را به این فکر انداخت که بهترین راه برای کسب و کار میتواند پذیرایی از گردشگران در یک روستای با صفا باشد. بنابراین شروع به کار کرد. طوری که از نه سال پیش تا امروز 18 هزار گردشگر خارجی به روستای بزم در منطقه بوانات فارس آمدهاند و عباس هم به عنوان کارآفرین برتر در صنعت گردشگری توانسته 126 لوح سپاس بگیرد و درآمد روزانه اش از روزی سه هزار تومان به 6 میلیون تومان برسد. عباس 35 ساله به 28 کشور دنیا سفر کرد و خانه 80 متری او الان به 120 هزار متر رسیده است!
زهرا و نیلوفر دو دختر کوچک او کوچکترین راهنمایان ایرانی معرفی شدهاند و تا کنون هم شبکههای تلویزیونی آلمان، روسیه، تایلند، شبکه 2 و 4 ایران فیلمهای مستندی با موضوع رونق گردشگری در روستای بزم بوانات پخش کردهاند.
او تعریف میکند که روزهای اول به آژانسهای مسافرتی شیراز و اصفهان سر زدم و گفتم که میتوانم از گردشگران شما در روستا پذیرایی کنم. آنها هم گفتند باید مجانی بیایند روستا تا ببینند آیا اوضاع برای پذیرایی مناسب هست. آرام آرام مهمانان من از هفت نفر به چند هزار گردشگر خارجی رسید و به یک حمام خانه ام 12 حمام دیگر اضافه شد تا جایی که میتوانم الان تا چند هزار گردشگر را در روستا اسکان بدهم و برای پنج هزار نفر در منطقه بوانات اشتغالزایی کنم.
عباس برزگر قصد دارد تا یک هتل عشایری در ارتفاعات روستا بنا کند. او میگوید: این هتل یکی از گرانترین مراکز اقامتی ایران خواهد شد. این کار را با کمک ایل عشایری انجام میدهم.
برزگر معتقد است که در ایران مسئولان فقط شعار میدهند گردشگری صنعت درآمدزایی است. اما من یکی از کسانی بودم که توانستم هم برای خودم و هم اهالی روستای بزم بوانات درآمدزایی کنم. هر روز از یک مغازه خرید میکنم تا همه مغازه داران از این کار سود ببرند.
او فهمیده که اصالت و نوع غذا و چارچوب خانواده روستایی بسیار با ارزش است و میتوان از راه معرفی آن به دیگران هم ارزشها را حفظ و هم برای خود و دیگرن درآمدزایی و اشتغال زایی کرد.
برزگر از گردشگران خارجی در روستا با محصولات کشاورزی خود پذیرایی میکند. خانواده و اهالی روستای بوانات همگی در امر کشاورزی موفق هستند و صبحها با عسل طبیعی و گردوی زمینهای خودشان از مسافران پذیرایی میکنند.
برزگر ادعا میکند که در موفقیتش هیچ سازمان و مرکزی دخالت نداشته است." سازمان میراث فرهنگی پروانه گردشگری به من نمیداد و میگفت که باید تحصیلات عالیه داشته باشی. اما زمانی که کارم رونق گرفت پروانه افتخاری گردشگری دادند و در همایش هایشان از من و دخترانم تقدیر کردند."
او میگوید که همه تجربیاتش را در برخورد با گردشگران به دست آورده است." به عنوان یک گردشگر به کشورهای اروپایی سفر کردم تا ببینم یک توریست به چه چیزهایی نیاز دارد و آنها برای گردشگران چه کاری انجام میدهند. این موضوع کمک زیادی به من کرد. من متوجه شدم که بهترین راه پذیرایی از مهمان خارجی رفتار درست با اوست. نباید مصنوعی به آنها خوشامد بگویید. درست است که زبان شما را متوجه نمیشود اما میفهمد که از او برای چه منظوری پذیرایی کرده اید. گردشگر خارجی فقط میخواهد به او توجه شود، همه چیز بهداشتی باشد، دروغ نشنود و احساس نکند که میخواهید جیب او را خالی کنید. این سادگی در رفتار و گفتار باعث شده تا آنها از زندگی روستایی لذت ببرند. ما مسافران را به خانه مان راه میدهیم نه برای چاپلوسی بلکه میدانم آنها میخواهند یک زندگی واقعی روستایی را ببینند و با همان آدمها زندگی کنند. هر کدام از ما که از مسافر خارجی پذیرایی میکنیم مانند یک سفیر ایرانی هستیم که ایران را به کشورهای دیگر معرفی میکنند. بنابراین باید بهترین رفتارها را با گردشگر خارجی داشته باشیم.
برزگر در زمینه طبیعت گردی هم فعالیت میکند و با اینکه در 80 کیلومتری پاسارگاد قرار دارد میتواند با استفاده از دو آژانس مسافرتی خود تورهای طبیعت گردی، پرنده نگری، عشایر و بازدید از جاذبههای تاریخی را راهاندازی کند.
عباس برزگر میگوید: وقتی فعالیت من و خانواده ام مورد استقبال دیگران قرار گرفت و بسیاری از کشورها به استفاده از خدمات ما علاقه نشان دادند کارشناسان داخلی و خارجی حوزه گردشگری پیشنهاد کردند که پس از این میتوانیم در برگزاری تورها و دعوت از مسافران و گردشگران خارجی با افراد متخصص همکاری کنیم تا بتوانیم موفقتر از گذشته عمل کنیم و علاوه بر آن خودمان مجری تورها باشیم؛ این شد که به فکر را هاندازی شرکت خدمات مسافرتی بوان گشت افتادم و با همکاری دوستان این شرکت تشکیل شد. البته این را هم بگویم که من از روزی که متوجه شدم بوانات قابلیت جذب گردشگر را دارد، به گونهی برنامه ریزی کردم که از ورود تور مردم روستایی و شهری و حتی عشایر از مزایای اقتصادی تورها و ورود گردشگران به منطقه بهره مند شوند.
برزگر میگوید: مشکل ما ایرانیان این است که مینشینیم تا دیگران برای ما برنامه ریزی کنند. در حالی که جوانان کشور ما میتوانند به راحتی با کمی ذوق و سلیقه کاری کنند که هم خودشان درآمد خوبی داشته باشند هم دیگران از کنار آنها سود ببرند.
او میگوید: کمتر کسی دنبال کارآفرینی میرود. مطمئن باشید هر روستایی در ایران به تنهایی میتواند از ابیانه بهتر و پر رونق تر باشد.
همه اهالی منطقه بوانات و روستای بزم از دهکده گردشگری عباس درآمد دارند. دیگران هم میتوانند بیایند و ببینند که چطور یک پسر ساده روستایی با سواد بسیار کم توانست کارآفرینی کند و از صنعت گردشگری به معنای واقعی درآمد زایی کند.
روستای بزم در 17 کیلومتری شهر بوانات به سمت استان یزد و کرمان آخرین نقطه استان فارس است که به منطقه گردشگری بوانات معروف شده است. فاصله این منطقه از شیراز و یزد دو ساعت و نیم است.
مجموعه گردشگری بوانات سه اتاق قدیمی دارد که هرکدام حدود 700 سال قدمت دارند و 500 دلار هزینه یک شب اقامت در این اتاقها است.
سوئیتهای مدرن و سنتی و 6 اتاق عمومی، ویلاهای وسط باغ و گالری عکس و موزه مردم شناسی و کشاورزی گوشهی از امکانات این مجموعه است. همچنین امامزاده بزم و در کنار آن بارگاه امام زاده شاه میرحمزه (ع)، پل تاریخی سوریان، منطقه گردشگری محمد حنیفه و مسجد جامع سوریان و موزه بوانات از جمله بناهای تاریخی و مناطق گردشگری منطقه بوانات فارس هستند
|