از بس که در اخبار و تحلیل‌ها شنیده و نوشته می‌ش
ود که ایران به لحاظ جاذبه‌های توریستی در میان ۱۰ کشور برتر دنیا قرار دارد، اما به لحاظ بهره‌برداری در رده‌های آخر جدول قرار گرفته است، نوعی یاس و ناامیدی گریبان جامعه گردشگری را فرا گرفته است. این در حالیست که قرار است در چشم‌انداز ‌۲۰ ساله کشور ۲ درصد از گردشگران بین‌المللی جذب ایران شوند. رقمی که از دیدگاه دبیر کل سازمان جهانی جهانگردی هرچند جاه‌طلبانه، اما شدنی است.
ایران کشوری است که جاذبه‌های گردشگری آن بنا بر اظهارنظرهایی که جهانگردان و بازدیدکنندگان از آن داشته‌اند، هر گردشگری را به وجد آورده است. جدا از جاذبه‌های تاریخی که در نوع خود در سطح جهانی بی‌نظیر هستند، وجود برخی موهبت‌های طبیعی چون روستاهای تاریخی و شگرف، میراث غنی و تمدنی، جلوه‌هایی بی‌نظیر از اکوتوریسم و ... هر کدام در نوبه خود می‌تواند توریسم این کشور را با تحولی بزرگ روبرور سازد.
موهبت‌هایی که اگر تنها قلیلی از آن را کشورهای دیگر داشتند، با شتابی که اکنون در برنامه‌ریزی‌های توریسم آن‌ها به چشم می‌خورد، معلوم نبود که با صنعت گردشگری چه می‌کردند؟
بررسی عدم تحقق مقوله گردشگری برنامه سوم توسعه که قرار بود در آن بیش از ۴میلیون جهانگرد وارد ایران شوند، شاید بتواند سیمایی از ایرادات موجود و مشکلات زیرساختاری کشور را پیش چشم مدیران ارشد گردشگری تدوین کند.
از اجماع نظرات کاشناسی دست‌اندرکاران توریسم در ایران چنین بر می‌آید که مجموعه‌ای به هم تنیده از مشکلات زیربنایی، زیر ساحتاری، حقوقی، خدماتی و حتی سیاست خارجی گردشگری ایران را به سمت اضمحلال پیش برده است. آنها در تحلیل‌های خود می‌پرسند اگر قرار است که گردشگر‌ان داخلی ‌۶۰٠ درصد از بودجه‌ی بخش گردشگری جنوبغرب انگلیس تامین ‌کنند، امارات قطب چهارم گردشگری جهان شود، روسیه در جایگاه ۱۰کشور برتر قرار گیرد، عربستانی‌ها سنگین‌ترین قراردادهای مطالعاتی را برای بازاریابی منعقد کنند یا اینکه پاکستانی که به دلیل حوادث اخیر جهانی از روی نقشه‌ی گردشگری جهان محو شده بود. اکنون به همت رئیس جمهور نظامی‌اش! به دنبال آن است تا چهره مخدوش شده پاکستان در معادلات گردشگری بین‌الملل را احیا کند و ... پس چرا ایران نمی‌تواند حق خود را از۷۰۰ میلیارد دلار سرگردان در سبد جهانی توریسم باز گیرد؟ چرا سهم ایران با توجه به رتبه ممتازش در جاذبه‌های جهانگردی از درآمد گردشگری جهان به یک درصد هم نمی‌رسد؟ آیا در کشوری که شهرداری آن برای ساخت یک هتل پنج ستاره ‌۱۸ میلیارد تومان مالیات می‌خواهد، توریسم رونق خواهد یافت؟ و ...
اسکی بر رشته ‌کوه‌های ماسه‌یی، جوشش‌های قندیلی، گلدان‌های بیابانی، شهداد بیابان لوت و هزاران جاذبه‌ی دیگر که وقتی کویرشناسان و بزرگان علوم زمین‌شناسی و جغرافیایی طبیعی ایران با تجربه‌ی طولانی خود از آن سخن می‌گویند، چشمانشان برق می‌زند و به دارندگی‌مان می‌بالند، می‌تواند در نوع خود سالانه هزاران گردشگر طبیعت‌دوست را روانه ایران کند. این در حالی است که تا سخن از بهره‌برداری به میان می‌آید، به همان سرعت برق نگاه‌های خیره خاموش می‌شود.
در این میان یک کارشناس گردشگری، تاکید می‌کند: در تمام بخش‌های گردشگری سودهای پنهان نهفته که در صورت اجرای مدیریت صحیح، رونق در این صنعت حاصل می‌شود.
آهنگری با ابراز اینکه مجریان گردشگری کشور تاکنون نتوانسته‌اند خود را با سرعت و تحولات این صنعت هماهنگ کنند، گفت: امروزه سرعت تقاضا در صنعت گردشگری بیشتر از عرضه و هدایت آن است. این در حالی است که مدیران گردشگری ایران چندان آماده‌ی پشتیبانی از تحولات این صنعت نیستند.