دماوند

قله دماوند صعود به یاد کوه بانو لیلا اسفندیاری

مهدی گلی و گروه معاونت درمان اصفهان

مرداد90


دماوند


صعود به قله دماوند جبهه شمال شرقی به جنوبی مهدی گلی

دماوند

پناهگاه تخت فریدون همنوردان:احسان و سینا حیدری ، مهدی گلی

پیشکسوت

استاد بزرگوارم میر سید علی جناب در سمت راست و زحمتکش و پیشکسوت کوهنوردی آقای حسینی وسط تصویر

خداوند به همه ی بزرگترا تندرستی و طول عمر با عزت ببخشاید

به این میگن خلاقیت








پیست اسکی توچال افتتاح شد

این پیست به طور رسمی از 27 آبان پذیرای دوستداران رشته های زمستانی میباشد







بازگشت دانشجویان ایرانی از مالزی وسایر کشورها

ید کمی به عقب برویم. کمی عقب‌تر تا معلوممان شود از کجا شد که مالزی به بهشت ایرانیان تبدیل شد. جمعیت ایرانی‌های دانشجو در مالزی حدودا 14 هزار نفر تخمین زده می‌شوند . با توجه به اینکه بر اساس آمارهای تقریبی حدود 70 هزار ایرانی در مالزی زندگی می‌کنند، بیراه نیست اگر مالزی را بهشت تازه ایرانیان مهاجر بخوانیم. ایرانیانی که طی دو دهه گذشته درصدد مهاجرت به کانادا و کشورهای اروپایی و آمریکا بودند، بعد از سفت و سخت شدن قوانین مهاجرت طی سال‌های اخیر، کشورهای نزدیک تر و آسیایی را مقصد خود ساختند . تا چند سال پیش ایرانیان فراوانی برای تحصیل راهی هندوستان می‌شدند اما مالزی توانست گوی سبقت را در این میان از همه کشورهای اطراف برباید و جمعیتی قابل توجه از ایرانی‌ها را در خود گرد آورد . ایرانیان مقیم مالزی این روزها چگونه زندگی می‌کنند؟

از یک ماه و نیم پیش که قیمت ارز به طور ناگهانی رو به افزایش گذاشت و ارزش پول ملی ایران به شدت سقوط کرد، زندگی ایرانیان خارج از کشور دستخوش تغییرات جدی شد و ایرانیان مقیم مالزی بیش از هر گروه دیگری این تغییر را احساس کردند.

وابستگی به درآمد داخل ایران برای این دسته از ایرانیان بسیار بیشتر از سایر گروه‌ها بود . نرخ برابری ریال ایران با رینگیت مالزی چنان بود که ایرانی‌ها می‌توانستند با کرایه دادن یک خانه در منطقه‌ای متوسط از شهر به قیمت حدود یک میلیون تومان در ماه راهی مالزی شوند و در آن دیار روزگار بگذرانند. کم نبود شمار ایرانیانی که واحدهای مسکونی خود را کرایه دادند و به مالزی رفتند تا در این کشور بهشتی موعود برای خود بسازند. تا سال قبل یک میلیون تومان 2500 رینگیت می‌شد و این هزینه کفاف زندگی یک خانواده متوسط بدون ریخت و پاش را می‌داد. ارزش هر رینگیت مالزی در سال گذشته در حدود 400 تومان بود و در سال 1389نیز 300 تومان . قبل از آن 250 تومان . زندگی با این ارزش برابری، برای ایرانیان بسیار باصرفه بود. هر هزار تومان چهار رینگیت می‌شد و هر چهار رینگیت می‌توانست صرف خرید کمی بیش از دو لیتر بنزین، شش عدد تخم مرغ ، سه عدد نان لواش، یک کیلو موز و دو عدد آناناس و ... ‌شود. اما با افزایش قیمت رینگیت در برابر ریال این تعادل به هم خورد و زندگی برای ایرانی‌ها هر سال دشوارتر از قبل شد تا جایی که حالا دیگر بسیاری نمی‌توانند با این قیمت‌ها در مالزی زندگی کنند چرا که مالزی دیگر کشوری ارزان برای ایرانی‌ها نیست.

انتخاب شیوه اشتباه

شاید این تاثیرپذیری بیش از حد زندگی ایرانیان مقیم سرزمین‌های استوایی از روند اتفاقات داخل به دلیل انتخاب شیوه‌ای اشتباه برای زندگی باشد. بسیاری از خانواده‌های مقیم مالزی و البته برخی دیگر از کشورها به درآمد ریالی خود در داخل کشور که از محل اجاره خانه یا فعالیت اقتصادی تامین می‌شود دل بسته‌اند. به این ترتیب ریسک زندگی در این کشورها افزایش یافته و هزینه‌ای مضاعف نیز به دلیل این نوع انتخاب به اقتصاد ایران تحمیل می‌شود. در توضیح این مطلب باید اشاره داشت وابستگی به درآمد ریالی داخل کشور بدون تردید سبب خروج سالانه ارز از کشور می‌شود که در صورت محاسبه تعداد خانوارهای ساکن و میزان پول مورد نیازشان در یک سال، این نتیجه حاصل می‌شود که هر سال پول هنگفتی بابت زندگی ایرانیان خارج از کشور از کیک اقتصاد ایران کنده می‌شود. این شیوه اشتباه در درازمدت می‌تواند به تحلیل بنیه اقتصاد ضعیف ایران منجر شود، اقتصادی تک محصولی و وابسته به نفت.

جهنم بی‌پولی ایرانی‌ها در بهشت استوایی

مالزی چگونه جایی است؟

مالزی از حدود یک دهه پیش به مقصد بسیاری از مسافران ایرانی تبدیل شد. دانشجویانی که قیمت زندگی و تحصیل در مالزی را بسیار ارزان‌تر از ایران یافته بودند، با تکیه بر این مولفه اقتصادی راهی سرزمین استوایی شدند. مالزی جایی نیست که ایرانی‌ها در آن احساس غربت کنند. کشوری مسلمان و آسیایی با مردمانی خونگرم که در ابتدا از ورود ایرانی‌ها بسیار استقبال می‌کردند و کم کم بی‌تفاوتی در نگاهشان جایگزین استقبال شد و حالا از پس یک دهه حضور چشمگیر دانشجویان ایرانی و حتی دانش آموزان ایرانی در مقطع دبیرستان ، خشم و نارضایتی را در بسیاری موارد می‌توان در چهره‌هایشان دید. به گواه آمار بیش از 6 هزار دانش آموز ایرانی در مدارس مالزی درس می‌خوانند تا دیپلم بگیرند و وارد دانشگاه شوند.

شکل گیری نگاه منفی

اشتغال برخی ایرانیان به قاچاق مواد مخدر در این کشور سبب ساز تبلیغات دامنه دار فراوانی شده است. خصوصا که برخی ایرانیان زندانی در این کشور نیز حکم اعدام دریافت کرده‌اند. با این حال جمعیت ایرانیان مقیم مالزی جمعیتی قابل توجه هستند. ایرانیان مقیم این کشور در اغلب مشاغل خدماتی مرتبط با ایرانیان حضور دارند. از رستوران‌داری تا آرایشگری و دندانپزشکی و نانوایی گرفته تا کلینیک روانپزشکی و ... . جمعیت زیادی از ایرانیان نیز در این کشور به کار دلالی خانه و ماشین برای هموطنان تازه از راه رسیده اشتغال دارند.

کار ثبت شرکت و تلاش برای دریافت اقامت از این طریق نیز در این کشور بسیار سودآور است. ایرانیان مقیم این کشور اگر دانشجو باشند و مجرد که غالبا جمعی نسبت به اجاره خانه اقدام می‌کنند. نکته جالب اینجاست که در مالزی تمامی خانه‌ها سه خوابه هستند از این رو سه نفر می‌توانند در این خانه‌ها ساکن شوند تا به هر کدام یک اتاق برسد. اجاره یک خانه سه خوابه در یک منطقه متوسط حدود ماهی دو هزار رینگیت قیمت دارد. به این ترتیب سهم هر فرد در حدود 630 رینگیت می‌شود. حالا خانه‌ای که تا یک سال پیش برای ایرانی‌ها 252 هزار تومان ماهانه هزینه برمی‌داشت امروز حدود 630 هزار تومان هزینه دارد چرا که قیمت رینگیت از 400 تومان در سال گذشته به 1000 تومان درشرایط فعلی افزایش یافته است .

کشور بدون تورم

مالزیایی‌ها این روزها با تعجب ایرانی‌ها را نگاه می‌کنند. ایرانی‌هایی که درس و تحصیل را نصفه و نیمه رها می‌کنند و با افسوس به کشورشان بر می‌گردند . با تکرار یک واژه زیر لب ، تورم . تورم برای اهالی مالزی هیچ معنایی ندارد. هر چند طی سه سال اخیر هزینه زندگی برای ایرانی‌ها هر سال بیشتر از سال گذشته شده است اما برای مالزیایی‌ها تورم هیچ معنایی ندارد. قیمت‌ها همیشه یکسان است و مردم متوجه موضوعی به اسم تورم و افزایش روزمره قیمت کالا و خدمات نمی‌شوند. خانه‌ای که در سال 1388 به قیمت دو هزار رینگیت اجاره داده می‌شد امروز نیز همان قیمت را دارد. از این رو برای مالزیایی‌ها کمی عجیب است که چه اتفاقی افتاده که ایرانی‌ها از پس تامین هزینه هایشان بر نمی‌آیند .

متوسط هزینه زندگی در مالزی

یک خانواده در مالزی می‌تواند با حدود 2500 رینگیت درآمد در ماه زندگی متوسطی را بگذراند . قیمت هر لیتر بنزین در این کشور 1.9 رینگیت است . البته کسب درآمد 2500 رینگیتی در ماه برای ایرانی‌ها یا مهاجران کمی مشکل است. حقوق مهاجران خصوصا دانشجویان نیمه وقت در این کشور به شدت پایین تر از این رقم است و در حدود 1200 رینگیت درآمدی است که به طور متوسط می‌توان در این کشور کسب کرد . در اینجا شیر لیتری 6 رینگیت، گوشت کیلویی 30 رینگیت، پنیراز کیلویی 7 رینگیت به بالا ، برنج حدود 5 رینگیت قیمت دارد. به این ترتیب هزینه خرید هر لیتر شیر که تا سال گذشته برای ایرانی‌ها 2400 تومان بود امروز به 6000 تومان رسیده است . گوشت کیلویی 12 هزار تومان برای ایرانی‌ها امروز 30 هزار تومان قیمت دارد و برنج کیلویی 2 هزار تومان حالا 5 هزارتومان است‌. از این مقایسه‌ها می توان پی برد که هزینه زندگی ایرانی‌ها در این کشور طی یک ماه سه برابر افزایش یافته و افزایش سه برابری هزینه‌ها چیزی نیست که همه گروه‌های درآمدی بتوانند در برابرش تاب بیاورند. هزینه درمان نیز بسیار بالاست.هر چند خود مالزیایی‌ها تحت پوشش بهداشت و درمان رایگان هستند اما مهاجران باید هزینه‌های بالایی را برای درمان پرداخت کنند.

مسافران مالزی آب می روند؟

تا پیش از اعمال محدودیت‌های ارزی در مرداد ماه سال جاری به طور متوسط هر هفته حدود 15 هزار ایرانی به مالزی سفر می‌کردند. بررسی‌ها نشان می‌دهد حجم سفرها از زمان اعمال تحریم‌ها به شدت کاهش یافته است و موج بازگشت از این کشور در پی بحران ارزی ایران شدت گرفته است. پیش بینی می‌شود مالزی با کاهش ورود گردشگر از ایران روبرو شود . قطع ارز مسافری و همچنین رشد نرخ رینگیت در برابر ریال دیگر انگیزه‌ای برای سفر به کشوری استوایی را برای ایرانی‌ها باقی نمی‌‌گذارد. کشوری که زمانی خود را بهشت معرفی می‌کرد اما حالا به جهنمی برای برخی از ایرانی‌ها تبدیل شده است.

برگرفته از قانون نیوز


نامه ی یک ایرانی به اوباما


...


آقای اوباما ، رئیس جمهور محبوب مردم آمریکا سلام . من با شما حرف دارم. در ابتدا تبریک عرض می کنم بابت انتخاب مجددتون و در ادامه خیلی
ازتون گله دارم. آقای اوباما ، من یک ایرانی هستم. در کشوری زندگی می کنم که مردمم را تحریم کرده اید . من یک ایرانیم و دولت و ملتم حق ِ داشتن ِ اتم را نداریم چون شما دوست ندارید. آقای اوباما ، من با دولت مردان ِ کشورم کاری ندارم به سیاستهای شما هم کاری ندارم. فقط با یک چیز کار دارم و آن اینست : شما دولت من را تحریم نکرده اید. شما مردم را فلج کرده اید. مردمی که نه به شخص شما، نه به کشورتان، نه به دولتتان ، ضرری نرسانده اند. شما مرا تحریم کرده اید. من بیمار هستم اما چون شما کشورم را تحریم کرده اید نمی توانم داروهایم را تهیه کنم. من " آسم " دارم . دوست من هم آسم دارد. شما ما را تحریم کردید و واکسن آنفلوآنزا در کشور من یافت نمی شود. من دو ماه است که بیمارم. من بخاطر تحریم های شما ، مریض تر شده ام. من پوکی استخوان گرفته ام در سن 29 سالگی، چون دیگر توانایی خرید شیر و مایحتاج ِ مورد نیاز بدنم را ندارم.
آقای رئیس جمهور عزیز: من دو ماه است به هر داروخانه ای می روم و التماس می کنم به من یک واکسن آنفلوآنزا بدهند تا حداقل بتوانم یکشب بخوابم بدون اینکه نفسم بند بیاید.
آقای اوباما : می گویند شما مسلمان هستید. حتی اگر هم نباشید ، یک انسان هستید، نمی دانم چگونه راضی میشوید مردم کشورم اینگونه با بدبختی و مریضی دست و پنجه نرم کنند . . .
شما یک انسانید ، شما دم از حقوق ِ بشر می زنید ، شما اتم دارید ، شما انرژی هسته ای دارید ، شما خیلی چیزها دارید و خیلی چیزها را از ما گرفته اید ، آقای اوباما ، من و مردمم هم انسانیم . ماهم حق زندگی داریم. ماهم دوست داریم نفس بکشیم. ماهم می خواهیم بدونِ ترس و دغدغه زندگی کنیم.
می دانم که نمی دانید چقدر وحشتناک است حتی فکر اینکه الان نفس می کشی و یک دقیقه ی دیگر نمی توانی نفس بکشی . . .
آقای اوباما ، من " آْسم " دارم . من " مریضم " . من " نمی توانم خوب نفس بکشم " من " احتیاج به دارو و اکسن دارم "
و شما
نه فقط کشورم را " ملتم " را " مردمم " را " آدمهایی را که دوست می دارم " تحریم کرده اید.

و در آخر بازهم پیروزی انتخاباتی ِ شما را تبریک می گویم.
این روزهای زیبا را به جشن بنشینید اما بدانید من ، در کشوری که شما تحریم داروئی اش کرده اید " دارم کم کم جان می دهم " جان می کنم و نفسم بالا نمی آید . . .
بدانید تنها این دنیا نیست که راضی هستید و به خودتان می بالید .
آقای رئیس جمهور ، من یک " ایرانی ام " اما هرگز در کشورم تروریست ندیده ام ، شما به مردم ِ من به کشور ِ من می گوئید : تروریست .

در کشور من هیچ بچه دبیرستانی اسلحه حمل نمی کند ، در کشور من حتی یک مورد کشتن ِ همکلاسی گزارش نشده ، در کشور ِ من هیچ مستی از خیابان عبور نمیکند و سر ِ اسلحه اش را سمت ِ مردم نمی گیرد و شلیک ِ هیچ گلوله ای بدن ِ کسی را داغ و خونین نمی کند . . .
ما در کشورمان مادر ِ هیچ کدام از همکلاسی هایمان را داغدار نمی کنیم. . .
با اینهمه ، باز " ما تروریست هستیم ؟ "

آقای اوباما ، رئیس جمهور محبوب ، می دانم که هرگز به خودتان حوصله ی خواندن این کامنت را نمی دهید ، اما خواستم بدانید : " شما مقصرید " مقصر فردای من . فردای مردمم. فردای کشورم.

خدای پاکیها نگهدارتان باشد . پایه های حکومتتان پردوام باشد . . .

کاش یکبار به خودتان زحمت میدادید و از پشت میزتان کمی آنطرفتر را نگاه می کردید. . . در کشور من برای بیماریهای صعب العلاج هم داروئی نیست چون شما تحریممان کردید ! من چقدر زیاده خواهم که بخاطر یک بیماری " آسم " ، وقت با ارزش ِ رئیس جمهور " آمریکا " را گرفتم.

مجموعه اسکی پولاد کف

مجموعه تفریحی ورزشی پولادکف در 80 کیلومتری شمال شهر شیراز ، و در کوههای دل انگیز سپیدان واقع شده است. این مجموعه با حمایت مالی گروه صنعتی پولادکف در سال 1381 افتتاح و مورد بهره برداری عموم مردم قرار گرفت. در طول سالیان گذشته، امکانات گسترده ای به مجموعه تفریحی ورزشی پولادکف افزوده شده است. بطوریکه هم اکنون در تمامی ایام سال مورد توجه گردشگران و ورزش دوستان عزیر قرار گرفته است.
 
 
هوای خنک کوهستانی در فصل تابستان، بارش برف سنگین از نیمه های پاییز تا اوایل بهار، چشمه سارها و چمنزارهای طبیعی در فصل بهار، همراه با امکانات متنوع رفاهی، تفریحی، و ورزشی، چهار فصل سال را بسیار دل انگیز و جذاب نموده است. علاوه بر آن، وجود اغلب جاذبه های دیدنی استانهای فارس و کهکیلویه و بویراحمد در فواصل کوتاه از مجموعه، این محیط دلچسب را پایگاهی جهت بازدید از مناظر زیبای مجاور نموده است.
 
میهمانان عزیز با ورود به دشت گسترده مجموعه که درارتفاع 2850 متری از سطح دریا واقع شده است، می توانند از امکاناتی چون تله کابین، رستوران، فست فود، کافی شاپ، مهمانسرا ، هتل، موتورهای برفی، ماشین های کوهستان، چرخ های هوشمند، قایق های پدالو، اسب سواری، دوچرخه سواری، کرایه لوازم اسکی، آموزشگاه اسکی ووو....... بهره مند شوند.
 
جهت صعود به قله مجموعه که در ارتفاع 3400 متری از سطح دریا واقع شده است، تله کابین ای بطول 2 کیلومتر در اختیار گردشکران و ورزشکاران عزیز قرار دارد. اسکی بازان می توانند علاوه بر تله کابین، از تلسکی های مجموعه نیز استفاده کنند. رستوران و کافی شاپ قله ، چشم اندازهای زیبای طبیعی، نشستن در محوطه باز، و کوه نوردی، ساعاتی خوش را برای میهمانان
عزیز رقم می زند. در فصل تابستان، ورزش دوستان میتوانند با استفاده از دوچرخه های مستقر در قله به پایین برگردند.

کاریکاتور

جای همه ی دوستان خالی امروز در کوچه باغهای پاییزی کلی قدم زدم بسیار زیبا هستند این شهرهای تاریخی اطراف کاشان ،شهر برزوک ، نیاسر،نشلج و... خیلی خوشحالم که گردشگری میکنم و به کوه میرم و از این بابت سپاسگذار یزدان پاک هستم .

داشتم توی سایت میراث چرخی میزدم که به کاریکاتور های جالبی برخوردم اونا رو براتون میذرم تا شما هم ببینید و برداشت کنید و اگه دوست داشتین نظر بدین.