دماوند
مهدی گلی و گروه معاونت درمان اصفهان
مرداد90

مهدی گلی و گروه معاونت درمان اصفهان
مرداد90


صعود به قله دماوند جبهه شمال شرقی به جنوبی مهدی گلی

پناهگاه تخت فریدون همنوردان:احسان و سینا حیدری ، مهدی گلی

استاد بزرگوارم میر سید علی جناب در سمت راست و زحمتکش و پیشکسوت کوهنوردی آقای حسینی وسط تصویر
خداوند به همه ی بزرگترا تندرستی و طول عمر با عزت ببخشاید
از یک ماه و نیم پیش که قیمت ارز به طور ناگهانی رو به افزایش گذاشت و ارزش پول ملی ایران به شدت سقوط کرد، زندگی ایرانیان خارج از کشور دستخوش تغییرات جدی شد و ایرانیان مقیم مالزی بیش از هر گروه دیگری این تغییر را احساس کردند.
وابستگی به درآمد داخل ایران برای این دسته از ایرانیان بسیار بیشتر از سایر گروهها بود . نرخ برابری ریال ایران با رینگیت مالزی چنان بود که ایرانیها میتوانستند با کرایه دادن یک خانه در منطقهای متوسط از شهر به قیمت حدود یک میلیون تومان در ماه راهی مالزی شوند و در آن دیار روزگار بگذرانند. کم نبود شمار ایرانیانی که واحدهای مسکونی خود را کرایه دادند و به مالزی رفتند تا در این کشور بهشتی موعود برای خود بسازند. تا سال قبل یک میلیون تومان 2500 رینگیت میشد و این هزینه کفاف زندگی یک خانواده متوسط بدون ریخت و پاش را میداد. ارزش هر رینگیت مالزی در سال گذشته در حدود 400 تومان بود و در سال 1389نیز 300 تومان . قبل از آن 250 تومان . زندگی با این ارزش برابری، برای ایرانیان بسیار باصرفه بود. هر هزار تومان چهار رینگیت میشد و هر چهار رینگیت میتوانست صرف خرید کمی بیش از دو لیتر بنزین، شش عدد تخم مرغ ، سه عدد نان لواش، یک کیلو موز و دو عدد آناناس و ... شود. اما با افزایش قیمت رینگیت در برابر ریال این تعادل به هم خورد و زندگی برای ایرانیها هر سال دشوارتر از قبل شد تا جایی که حالا دیگر بسیاری نمیتوانند با این قیمتها در مالزی زندگی کنند چرا که مالزی دیگر کشوری ارزان برای ایرانیها نیست.
انتخاب شیوه اشتباه
شاید این تاثیرپذیری بیش از حد زندگی ایرانیان مقیم سرزمینهای استوایی از روند اتفاقات داخل به دلیل انتخاب شیوهای اشتباه برای زندگی باشد. بسیاری از خانوادههای مقیم مالزی و البته برخی دیگر از کشورها به درآمد ریالی خود در داخل کشور که از محل اجاره خانه یا فعالیت اقتصادی تامین میشود دل بستهاند. به این ترتیب ریسک زندگی در این کشورها افزایش یافته و هزینهای مضاعف نیز به دلیل این نوع انتخاب به اقتصاد ایران تحمیل میشود. در توضیح این مطلب باید اشاره داشت وابستگی به درآمد ریالی داخل کشور بدون تردید سبب خروج سالانه ارز از کشور میشود که در صورت محاسبه تعداد خانوارهای ساکن و میزان پول مورد نیازشان در یک سال، این نتیجه حاصل میشود که هر سال پول هنگفتی بابت زندگی ایرانیان خارج از کشور از کیک اقتصاد ایران کنده میشود. این شیوه اشتباه در درازمدت میتواند به تحلیل بنیه اقتصاد ضعیف ایران منجر شود، اقتصادی تک محصولی و وابسته به نفت.
مالزی چگونه جایی است؟
مالزی از حدود یک دهه پیش به مقصد بسیاری از مسافران ایرانی تبدیل شد. دانشجویانی که قیمت زندگی و تحصیل در مالزی را بسیار ارزانتر از ایران یافته بودند، با تکیه بر این مولفه اقتصادی راهی سرزمین استوایی شدند. مالزی جایی نیست که ایرانیها در آن احساس غربت کنند. کشوری مسلمان و آسیایی با مردمانی خونگرم که در ابتدا از ورود ایرانیها بسیار استقبال میکردند و کم کم بیتفاوتی در نگاهشان جایگزین استقبال شد و حالا از پس یک دهه حضور چشمگیر دانشجویان ایرانی و حتی دانش آموزان ایرانی در مقطع دبیرستان ، خشم و نارضایتی را در بسیاری موارد میتوان در چهرههایشان دید. به گواه آمار بیش از 6 هزار دانش آموز ایرانی در مدارس مالزی درس میخوانند تا دیپلم بگیرند و وارد دانشگاه شوند.
شکل گیری نگاه منفی
اشتغال برخی ایرانیان به قاچاق مواد مخدر در این کشور سبب ساز تبلیغات دامنه دار فراوانی شده است. خصوصا که برخی ایرانیان زندانی در این کشور نیز حکم اعدام دریافت کردهاند. با این حال جمعیت ایرانیان مقیم مالزی جمعیتی قابل توجه هستند. ایرانیان مقیم این کشور در اغلب مشاغل خدماتی مرتبط با ایرانیان حضور دارند. از رستورانداری تا آرایشگری و دندانپزشکی و نانوایی گرفته تا کلینیک روانپزشکی و ... . جمعیت زیادی از ایرانیان نیز در این کشور به کار دلالی خانه و ماشین برای هموطنان تازه از راه رسیده اشتغال دارند.
کار ثبت شرکت و تلاش برای دریافت اقامت از این طریق نیز در این کشور بسیار سودآور است. ایرانیان مقیم این کشور اگر دانشجو باشند و مجرد که غالبا جمعی نسبت به اجاره خانه اقدام میکنند. نکته جالب اینجاست که در مالزی تمامی خانهها سه خوابه هستند از این رو سه نفر میتوانند در این خانهها ساکن شوند تا به هر کدام یک اتاق برسد. اجاره یک خانه سه خوابه در یک منطقه متوسط حدود ماهی دو هزار رینگیت قیمت دارد. به این ترتیب سهم هر فرد در حدود 630 رینگیت میشود. حالا خانهای که تا یک سال پیش برای ایرانیها 252 هزار تومان ماهانه هزینه برمیداشت امروز حدود 630 هزار تومان هزینه دارد چرا که قیمت رینگیت از 400 تومان در سال گذشته به 1000 تومان درشرایط فعلی افزایش یافته است .
کشور بدون تورم
مالزیاییها این روزها با تعجب ایرانیها را نگاه میکنند. ایرانیهایی که درس و تحصیل را نصفه و نیمه رها میکنند و با افسوس به کشورشان بر میگردند . با تکرار یک واژه زیر لب ، تورم . تورم برای اهالی مالزی هیچ معنایی ندارد. هر چند طی سه سال اخیر هزینه زندگی برای ایرانیها هر سال بیشتر از سال گذشته شده است اما برای مالزیاییها تورم هیچ معنایی ندارد. قیمتها همیشه یکسان است و مردم متوجه موضوعی به اسم تورم و افزایش روزمره قیمت کالا و خدمات نمیشوند. خانهای که در سال 1388 به قیمت دو هزار رینگیت اجاره داده میشد امروز نیز همان قیمت را دارد. از این رو برای مالزیاییها کمی عجیب است که چه اتفاقی افتاده که ایرانیها از پس تامین هزینه هایشان بر نمیآیند .
متوسط هزینه زندگی در مالزی
یک خانواده در مالزی میتواند با حدود 2500 رینگیت درآمد در ماه زندگی متوسطی را بگذراند . قیمت هر لیتر بنزین در این کشور 1.9 رینگیت است . البته کسب درآمد 2500 رینگیتی در ماه برای ایرانیها یا مهاجران کمی مشکل است. حقوق مهاجران خصوصا دانشجویان نیمه وقت در این کشور به شدت پایین تر از این رقم است و در حدود 1200 رینگیت درآمدی است که به طور متوسط میتوان در این کشور کسب کرد . در اینجا شیر لیتری 6 رینگیت، گوشت کیلویی 30 رینگیت، پنیراز کیلویی 7 رینگیت به بالا ، برنج حدود 5 رینگیت قیمت دارد. به این ترتیب هزینه خرید هر لیتر شیر که تا سال گذشته برای ایرانیها 2400 تومان بود امروز به 6000 تومان رسیده است . گوشت کیلویی 12 هزار تومان برای ایرانیها امروز 30 هزار تومان قیمت دارد و برنج کیلویی 2 هزار تومان حالا 5 هزارتومان است. از این مقایسهها می توان پی برد که هزینه زندگی ایرانیها در این کشور طی یک ماه سه برابر افزایش یافته و افزایش سه برابری هزینهها چیزی نیست که همه گروههای درآمدی بتوانند در برابرش تاب بیاورند. هزینه درمان نیز بسیار بالاست.هر چند خود مالزیاییها تحت پوشش بهداشت و درمان رایگان هستند اما مهاجران باید هزینههای بالایی را برای درمان پرداخت کنند.
مسافران مالزی آب می روند؟
تا پیش از اعمال محدودیتهای ارزی در مرداد ماه سال جاری به طور متوسط هر هفته حدود 15 هزار ایرانی به مالزی سفر میکردند. بررسیها نشان میدهد حجم سفرها از زمان اعمال تحریمها به شدت کاهش یافته است و موج بازگشت از این کشور در پی بحران ارزی ایران شدت گرفته است. پیش بینی میشود مالزی با کاهش ورود گردشگر از ایران روبرو شود . قطع ارز مسافری و همچنین رشد نرخ رینگیت در برابر ریال دیگر انگیزهای برای سفر به کشوری استوایی را برای ایرانیها باقی نمیگذارد. کشوری که زمانی خود را بهشت معرفی میکرد اما حالا به جهنمی برای برخی از ایرانیها تبدیل شده است.
برگرفته از قانون نیوز
داشتم توی سایت میراث چرخی میزدم که به کاریکاتور های جالبی برخوردم اونا رو براتون میذرم تا شما هم ببینید و برداشت کنید و اگه دوست داشتین نظر بدین.





نکته مهمی که مسوولان قوه قضائیه حتماً بدان واقف هستند این است که اگر در بررسی های خود ، مسوولان مستقیم یا غیرمستقیم مرگ این شهروند ،متهم را شناسایی کنند و فارغ از جایگاه آنان ، محاکمه شان نمایند ، نه تنها مردم نسبت به وجود کاستی های درون سیستم بدبینتر و حساستر نمی شوند ، بلکه برعکس ، به توان آن در شناسایی کاستی ها و برطرف کردن آنها باورمند می شوند و اندکی زخمهایی که بر اثر مرگ این غزیز بر روحمان است آرام میگیرد.
افسوس و صد افسوس که تا مرگی و مصیبتی بر ما فرود نیاید به اندیشه نمی افتیم که چه بر ما آمده یا خاهد رفت امید است بد خاهان و کج اندیشانی که با تند روی ها و بیجا کاری هایشان شوند ایجاد تنش و ناآرامی در میان عموم مردم میشوند شناسایی و عزل و به مجازات خود برسند.
به امید آزادی قلم و گفتار
اسپنسر وست را
تقریبا همه می شناسند. او 31 سال پیش در تورنتو، کانادا متولد شد و زمانی که تنها
پنج سال داشت بدلیل یک اختلال نادر ژنتیکی در ستون فقرات، پاهای خود را از ناحیه
زیر لگن از دست داد. پزشکان آن زمان به پدر و مادر او هشدار دادند که اسپنسر هرگز
قادر به نشستن نخواهد بود. اما انگیزه و اراده ی غیرقابل وصف او باعث شد تا بدون در
نظر گرفتن مشکلات ناشی از این نقص عضو از همان کودکی کارهایی غیر ممکن را انجام
دهد. او با مقاومت هر چه تمامتر بر درد و رنجش غلبه کرد و پیام الهام بخش خود را در
به چالش کشیدن موانع زندگی به گوش جهانیان رساند. بطوریکه در حال حاضر مخاطبان
زیادی در سراسر دنیا او را بعنوان استاد انگیزه به رسمیت می شناسند ...
او اخیرا بهمراه دوستان کوهنوردش به قله کلیمانجارو صعود کرد در حالیکه در طول این
سفر هفت روزه تنها دستانش بودند که او را به جلو می راندند. او با صعود به بالای
بلندترین کوه در آفریقا باز هم ثابت کرد که نیروی اراده حد و مرزی ندارد.







ترنم جان به دنیا خوش اومدی


در بلنداي اين تپهها، دهانههايي به قطر چند سانتي متر وجود دارد و از دهانه گلفشان كه در حال حاضر فعال است، به طور متناوب گل خاكستري رنگ خارج شده و به سوي دامنهها سرازير ميشود. دوره تناوب اين پديده نادر و زيبا ده تا پانزده دقيقه است كه اين عمل با لرزش خاك همراه است و گاهي به هنگام خروج گل، صدايي همانند شليك تفنگ از آن به گوش ميرسد.
احتمالا تمام اين کوه در طول ساليان دراز بر اثر فعاليت اين چشمه ايجاد شده باشد. در کنار اين کوه، دو کوه کم ارتفاع ديگر وجود دارد که به نظر مي رسد زماني آنها نيز گل افشان بوده اند.
گلفشانهاي ايران بيشتر در جلگه ساحلي درياي عمان بخصوص بلوچستان جنوبي تمركز دارند و بيشتر آنها در حال حاضر فعالند، اما فعاليت آنها در فصول مختلف از سالي به سال ديگر تغيير پيدا ميكند.
اين پديده بطور عمده در فصول پرباران از جاذبههاي نادر و ديدني استان به شمار ميرود. گلفشانها در ميان بوميان ساكن استان سيستان و بلوچستان و هرمزگان به صورتهاي مختلفي تلفظ ميشود. مردم منطقه گواتر، جلگه دشتياري و شرق بلوچستان گلفشان را به لهجه محلي بوتن واهالي چابهار، كهير و زرآباد آن را گل پاشان و ناپك به معناي ناف زمين يا ناف دريا مي نامند و در بين ساكنان شرق استان هرمزگان نيز به آب باد معروف است.

گلفشان از جمله پديدههاي جالب توجه در منطقه ساحلي خزر و درياي عمان هستند. هر چند در نقاط ديگر دنيا نيز وجود دارد اما همبستگي اين عارضه زمين شناسي با منابع نفت و گاز آن را به پديدهاي جذاب در اين دو حوضه تبديل كرده است.
در ادامه مطلب جستجو کنید