کلیسای وانک اصفهان
سنگها مي توانند شما را جادو کنند و بر فعاليت هايتان تاثير بگذارند. اگر در درستي اين قضييه ترديد داريد در موقعيتي که نياز به شجاعت داريد يک تکه سنگ «حديد» با خود حمل کنيد تا اثر آن را به چشم ببينيد. يا مي توانيد براي اينکه عشق بين خود و همسرتان را افزايش دهيد گردن بندي از لاجورد به گردن بياويزيد، چون لاجورد عشق و دوستي را زياد مي کند. . هر يک از سنگهاي موجود در طبيعت خاصيتي ويژه و منحصر به فرد دارد. انرژي از امواج کيهاني عبور مي کند و به واسطه سنگهايي که بر گردن آويخته ايد يا به نحوي با بدن شما در تماس قرار گرفته اند به شما منتقل مي شود.
علاوه بر اين دانشمندان بر اين باورند که هر سنگ با متولد ماه خاصي ارتباط بيشتر و بهتري برقرار مي کند و مي تواند براي درمان بيماريها يا متعادل کردن قواي روحي و دماغي او مثمر ثمر باشد. به خاطر داشته باشيد که براي متولدين هرماه، علاوه بر سنگ مخصوص خود او، ممکن است چندين سنگ ديگر هم مفيد باشد. شما سنگ ها را چقدر مي شناسيد و درباره آنها چه اطلاعاتي داريد؟چه سنگی برای شما مفید است؟
پس ادامه متن را حتما بخوانید:
فروردين : الماس
الماس، يکي از گرانبهاترين و زيباترين سنگهاي موجود در طبيعت با متولدين فروردين ارتباط بيشتري برقرار مي کند. اين سنگ اعتماد به نفس را افزايش مي دهد و احساس شکست ناپذيري را در انسان تقويت مي کند.الماس يکي از قديمي ترين سنگهاي موجود در طبيعت است که خاصيت تصفيه کنندگي دارد و مخصوصا روي کارکرد کليه ها و مثانه اثر مثبتي مي گذارد. علاوه بر آن کارايي و قدرت سنگهاي ديگر را هم افزايش مي دهد. فراموش نکنيد متولد هر ماهي هستيد و از هر سنگي استفاده مي کنيد افزودن الماس به گردن بند خود را از ياد نبريد.

ارديبهشت :زمرد
سنگ متولدين ماه مياني بهار، زمرد است. زمرد از زمان خيلي دور به عنوان سنگ درماني به کار مي رفته است. يکي از مهم ترين ويژگي هاي آن اين است که روح و جسم را با هم متعادل مي کند. اين سنگ روي تيروئيد و تصلب شرائين اثر مي گذارد و در مورد بيماراني که پارکينسون دارند يا مبتلا به صرع هستند روند درمان را بهبود مي بخشد. زمرد فشار خون و بيماري قلبي را نيز کنترل مي کند. در زمان هاي گذشته براي درمان بچه هاي کوچک هنگامي که به تب مبتلا مي شدند مورد استفاده قرار مي گرفته است. اين سنگ ادراکات شهودي را افزايش مي دهد و در ايجاد نبوغ تاثير دارد. يوگي ها و کساني که مديتيشن مي کنند اعتقاد دارند وقتي زمرد همراه دارند زودتر به تمرکز مي رسند.

خرداد : مروارید
سنگ اختصاصي متولدين خرداد ماه مرواريد است. به مرواريد، داروي جادويي نيز مي گويند. اين سنگ روي اعصاب و کليه عضلات اثر مثبت مي گذارد و بيماريهاي ناشي از کمبود کلسيم را برطرف مي کند. مرواريد نيروي حيات را افزايش مي دهد و ضد اضطراب عمل مي کند. علاوه بر آن همراه داشتن مرواريد باعث ميشود قوه ابتکار شما بهتر عمل کند و خلاقيتتان افزايش يابد.

تير : گارنت
سنگ متولدين نخستين ماه تابستان «گارنت» است که به رنگ تيره و شبيه ياقوت قرمز در طبيعت ديده مي شود. گارنت سنگ حامي مسافريني است که با کشتي سفر مي کنند. اين سنگ براي استحکام ديواره هاي سرخرگ، تقويت چشم و درمان سرطان در مراحل اوليه آن کارايي دارد. اثرات اين سنگ ميان زنان بيشتر نمايان مي شود. گارنت بيماريهاي زنانگي را بهبود مي بخشد و بر درمان اختلالات قاعدگي اثر مثبت مي گذارد.

مرداد : پريدوت و اونيکس
پريدوت و اونيکس سنگهاي متولدين مرداد ماه هستند. اونيکس سنگي شبيه عقيق است که به رنگ سياه يافت مي شود. اين سنگ براي درمان اعتياد مورد مصرف دارد. به نظر مي رسد از آن جا که اونيکس اعتماد به نفس و دلگرمي را افزايش مي دهد از گرايش افراد به سوي اعتياد مي کاهد. اونيکس روي سياهرگها و مفاصل بخصوص در افرادي که که دچار نقرس هستند اثر مثبتي مي گذارد و از لحاظ رواني موجب ازدياد هماهنگي روحي انسان مي شود.


شهريور : ياقوت کبود
ياقوت کبود سنگ مخصوص متولدين شهريور ماه است. اين سنگ داراي خاصيت شفابخشي است و روي سلول هاي پوست، مو و ناخن خيلي تاثير مي گذارد. ياقوت کبود از ريزش مو جلوگيري مي کند و سيستم عصبي را بهبود مي بخشد. اين سنگ درد را کاهش مي دهد و براي بيماريهاي مزمني مثل روماتيسم و نقرس اثر مثبت دارد. علاوه بر آن براي درمان سرگيجه و جلوگيري از خونريزي زخم ها به کار مي رود.

مهر: مونستون و اوپال
متولدين مهر ماه مي توانند از سنگهاي مونستون و اوپال استفاده کنند. مونستون چندين رنگ دارد . سفيد مايل به آبي، مايل به سبز و مايل به صورتي آن در طبيعت يافت مي شود. سنگي است که روي اختلالات هورموني خيلي تاثير مثبتي دارد بخصوص شير مادران را افزايش مي دهد. اين سنگ روي تيروئيد هم اثر مثبت دارد و باعث مي شود موانع احساسي شخص از بين برود. اوپال از خانواده عقيق است و سنگي است که در کشور استراليا به دست مي آيد. اين سنگ روي التهابات روده و معده موثر است و بر جريان خون نيز اثر مي گذارد. از اين سنگ به طلسم خوشبختي نيز ياد شده است. در گذشته مرسوم بوده که از اشخاص مبتلا به افسردگي ، در خواست مي کردند به اوپال سياه نگاه کنند چون اعتقاد داشتند اين کار افسردگي آنها را از بين مي برده است.

آبان: سيترين و ياقوت قرمز
سيترين و ياقوت قرمز سنگ هاي متولدين اين ماه هستند. ياقوت قرمز براي بيماريهاي ويروسي و اپيدمي ، همچنين درمان تب مفيد است. اين سنگ بيحسي و رخوت را از بين مي برد و از زايمان زودرس جلوگيري مي کند. ياقوت قرمز ايمني بدن را افزايش مي دهد و از لحاظ رواني هم باعث رهايي از وابستگي هاي رواني مي شود. از زمان قديم متداول بوده که به زوجهاي جوان توصيه مي شده اين سنگ را براي وفاي بيشتر نسبت به شريک زندگي به گردن بياويزند.


آذر : سنگ فيروزه
رسيديم به متولدين آذرماه و سنگ فيروزه. از سنگ فيروزه به عنوان سنگ حامي ياد شده است. معروف است که در اروپا خلبانان و مهمانداران هواپيما براي ايمني در سفر از فيروزه استفاده مي کنند. چون اين سنگ از سقوط جلوگيري مي کند. فيروزه بر روي عملکرد نادرست کبد اثر مي گذارد و قدرت و سوي چشم را افزايش مي دهد. فيروزه ضد افسردگي است، نشاط آور مي آورد و التهبات پوستي را فرو مي نشاند.

دي:
نکته عجيبي است! متولدين دي ماه سنگ مخصوص به خود ندارند اما در عوض همه سنگها با تمام خواصشان براي آنها مفيد هستند. پس آزاد هستيد با توجه به علاقه و تمايلتان هر سنگي را که مي خواهيد انتخاب کنيد.
بهمن: آماتيست
آماتيست، سنگ کريستالي بنفشي که به اضطراب پايان مي دهد سنگ متولدين بهمن ماه است. اين سنگ ضد اضطراب و کابوس است و براي کساني که بدخواب هستند يا مدام کابوس مي بينند توصيه شده است. تجربه نشان داده است که افراد مضطرب وقتي آماتيست همراه خود دارند به آرامش مي رسند.

اسفند: مرجان
متولدين آخرين ماه سال با مرجان پيوند برقرار مي کنند. مرجان از گياه دريايي به دست مي آيد و از رنگ قرمز پررنگ تا گل بهي و صورتي يافت مي شود. چون منشاء آن کلسيم است روي بيماري استخوانها بخصوص راشيتيسم تاثير مثبت مي گذارد. مرجان براي استحکام دندانها مفيد است و انعطاف پذيري را هم تقويت مي کند. متولدين اسفندي که به راحتي نمي توانند خود را با محيط وفق دهند با همراه داشتن مرجان مي توانند بر اين ضعف فائق آيند.

بسیاری از گونه های مار بوا مانند این گونه غیرسمی و رنگین هستند و در جنگلهای بارانی جنوب آمریکا یافت می شوند. طول نوع بالغ این گونه به 8/1 مترمی رسد و دندانهای جلویی بسیارپیشرفته ای دارد که بسیار بزرگتر از دندانهای دیگر مارهای غیر سمی است.

این گونه دارای بزاقی سمی است و اگر انسان را نیش بزند تأثیرات محدودی بر او به جا می گذارد اما در مجموع به عنوان ماری خطرناک برای انسانها شناخته نمی شود.

این مار که دارای رنگی با الگوی هندسی بسیار زیباست با عنوان مار شلاقی نیزشناخته می شود و نوعی مار باریک اندام درختی است که در کشورهای هندوستان، سریلانکا، بنگلادش، میانمار، تایلند، کامبوج و ویتنام به وفور دیده می شود. این مار جانوری روز فعال و تا حدودی سمی است که به آرامی حرکت می کند و خود را لابلای شاخ و برگ درختان استتار می کند.
به هنگام احساس خطر این مار با یک حرکت تهدید آمیز دهان خود را باز می کند و سرش را به سمت طعمه و یا شکارچی می چرخاند.

این گونه مشهور و رنگی ازمارهای پیتون بزرگترین زیرگونه مارهای پیتون هندی و یکی از 6 مار بزرگ جهان است. این مار بومی جنگلهای بارانی نواحی جنوب شرق آسیا است و نوع بالغش طولی برابر 5/5 متر و وزنی معادل 71 کیلوگرم دارد ودر تمام طول عمرش به رشد و نمو ادامه می دهد.


این گونه از مارهای پیتون مار بزرگی است که در استرالیا، اندونزی و گینه نو یافت می شود و زیر گونه های آن با عنوان مارهای خشتی معروف هستند. این گونه از مارهای پیتون با منقبض کردن عضلات و خفه کردن طعمه خود را شکار می کنند.

این افعی بزرگ طرح رنگ آمیزی برجسته ای دارد و همچنین شاخ های بزرگی بر روی بینی اش دارد و یک مار سمی است که در آفریقای مرکزی یافت می شود. این گونه یک مار بزرگ و ستبر است که طول بدنش از 72 سانتیمتر تا 107 سانتیمتر متغیر است.

این گونه که دارای رنگ زرد روشن براقی است در کاستاریکا، پاناما، قسمت های شمالی آمریکای جنوبی، بخشهای وسیعی ازونزوئلا، قسمتهای جنوبی و غربی کلمبیا در جنگلهای آمازون، اکوادور، پرو، بولیوی و برزیل یافت می شود.

این گونه که رنگش به طور کامل با رنگ سبزطبیعت باهم در می آمیزد در جنوب شرقی آسیا به وفور یافت می شود. مار لاغر اندامی است که قدرت خاراق العاده ای در بخش انتهایی بدنش دارد که او را قادر می سازد که بر روی درختان حرکت کرده و بالا رود. دم این مار که قرمز رنگ است وجه تسمیه آن است. مارسبز دم قرمزبیشتر اوقات زندگیش را روی درختان می گذراند و از پستانداران کوچک تغذیه می کند. طول بدن این مار می تواند به 3/2 متر برسد و بیش از 15 سال عمر می کند.
کلیسای وانک یا آمنا پرکیج نام کلیسایی است در محله جلفای اصفهان. این کلیسا از کلیساهای تاریخی ارمنیان اصفهان می باشد و در زمان شاه عباس دوم ساخته شده است.وانک در زبان ارمنی به معنی کلیسای جامع است.
ارامنه بعد از کوچ بزرگ یعنی در سال 1605 به دستور شاه عباس دوم به اصفهان آورده شدند . آنها از بدو ورود شروع به ساختن محل زندگی کردند و در وحلهی اول کلیساها را بنا کردند . ارامنه مردمانی بودند که مذهب برایشان اهمیت بسیاری داشت . پس این باعث میشد که محلی برای دعا و راز و نیاز با خدای خود داشته باشند . اولین آنها کلیسای وانک بود . وانک اولین بار در سال 1604 ساخته شد که البته این بنا خیلی کوچکتر از بنای فعلی و با وسعت کم ساخته شد. 50 سال بعد از ساخت اولیه به خواست و تشویق خلیفه وقت داویراول ( خلیفه شخصی است روحانی که ازدواج نمیکند و امور ارامنه در دست اوست این شخص از ارمنستان و یا لبنان که رئوس مذهبی ارامنه هستند انتخاب شده وبه نقاط مختلفی که ارامنه ساکن هستند فرستاده میشود ) این مکان ویران شده و جای آن بنایی با طرحی شکوهمند و عظیم ساخته میشود . ساخت این مکان 9 سال به طول میانجامد . و در سال 1664 در زمان سلطنت شاه عباس دوم به اتمام میرسد این مکان را برای تعلیم راهبان و اسکان خلیفه بنا میکنند این کلیسا و یا دیر آمناپرگیچ ( ناجی همگان ) در جنوب اصفهان در محلهجلفا یعنی در میدان بزرگ این محله واقع است ، بنای عظیم و برج ساعت آن از فاصلهی دور مشخص است با ایرن این بنا با ذوق و سلیقهی مردمان این منطقه بیشتر آشنا میشویم مردمانی که خاک خود را رها کرده وبه سرزمین غریب آورده شدند و اثری چنین زیبا خلق کردهاند . این بنا دو در ورودی دارد که در اصلی دری چوبی بزرگ است که مردم از آن رفت و آمد میکنند . سر در این ورودی منظرهای از داخل دیر با کاشی لاجوردی و خاکستری مزین شده بالای تصویر به خط ارمنی این چنین نوشته شده ( دیر ناجی همگان محلی برای راهبان ) بعد از ورود دالانی وجود دارد که در دو طرف دالان دو اتاق وجود دارد که قبلاٌ در آن اتاقها به امور مربوط به ارامنه رسیدگی میکردند ولی در حال حاضر یکی به عنوان مغازهای کوچک و دیگری به عنوان اتاق نگهبانی از انها استفاده میشود . دالان ما را به سمت پلکان ورودی راهنمایی میکند . در سمت راست پلکان برج ناقوس واقع است در زیر این برج دو قبر وجود دارد این قبرها مطعلق به سربازی ارمنی و دیگری مطعلق به پیشوای ارمنی است این برج 38 سال بعد از بنای اصلی دیر ساخته میشود هزینهی آن را تاجری ارمنی به اسم هوانجان جمالیان متقبل میشود . در سمت راست این بنا ( برج ناقوس ) کتیبهای بزرگ به رنگ آبی مشخص است و دور آن را سنگهای صلیبی احاطه کردهاند این سنگهای صلیبی به زبان ارمنی ( خاچ کارم نام دارند یعنی همان سنگ صلیبی ) این سنگها یا خاچ کارها از کلیساهای ویران شدهی جلفا به این مکان آورده شده و در این دیوار نصب شدهاند . در قسمت سمت چپ برج ناقوس بنای یاد بودی چشم بیننده را به طرف خود جلب میکند این بنای یاد بود ، یاد بودی از قتل عام ارامنه است که در سال هزار و نه صد و پانزده به دست ترکان عثمانی صورت گرفته هر ساله در این مکان در روز بیست و سه آوریل مراسم برگذار میشود که مردم ( ارامنه ) جمع شده و شمع روشن میکنند و یاد شهدای ارمنی را گرامی میدارند .
چاپچانه کلیسای وانک پشت این بنا واقع شده ، که البته چند سالی است که به چاپخانه تبدیل شده است . شایان ذکر است که اولین چاپخانهی ایران و خاورمیانه در این مکان تاسیس شد . در سال 1640 به سرکردگی پیشوای مذهبی کلیسای وانک خلیفه خاچاطور کساراتسی چاپخانهای دایر شد ( در کلیسای وانک ) این شخص ماشین چاپ و حروف چاپ را خود شخصاٌ ساخت و در سال 1641 کتابی با مضمون شرح حال پدران روحانی به چاپ رساند . هنوز هم چند نسخه از این کتاب در موزهکلیسای وانک وجود دارد که البته از لحاظ چاپ و کاغذ مرغوب نیست ولی برای چاپ کنندگان آن افتخار بزرگی است .
کتابخانه کلیسای وانک در زمان کوچ بزرگ ، ارامنه همه چیز خود را جا گذاشتند و به ایران آمدهاند ولی تنها چیزی که نتوانستند از آن چشم پوشی بکنند کتابهایی بود که در خانههای خود داشتند ارامنه با تحمل زحمات فراوان کتابهای زیادی را با خود به ایران ( اصفهان ) آوردند این کتابها تنها ثروتی بود که همیشه برای ارامنه باارزش بود و هست .
البته باید گفت در سال 1770 تا 1790 در آن هنگام که ارمنیان و به ویژه پیشوایان مذهبی کلیسای وانک مورد آزار و اذیت قرار گرفتند کتابهای زیادی به خاطر بدست آوردن تفنگ و باروت فروخته شدند ولی بعد از گذشت سالها وقتی وضع به حالت عادی برگشت دوباره این کتابها جمعآوری شدند و در سال 1884 قسمتی از کلیسای وانک ( محوطهی کلیسا ) را به کتابخانه اختصاص دادند یعنی کتابخانهای بنا کردند و گنجههای چوبی برای آن ساختند تا بتوانند از کتابها نگهداری کنند که این کتابخانه و گنجههای چوبی آن در حال حاضر وجود دارد . شایان ذکر است تمام این کتابها کتابهای خطی هستند که روی پوست نوشته شدهاند .
کتابخانهی کلیسای وانک در قسمت غربی محوطه کلیسا روبروی نمازخانه واقع است . بعد از آن پیشوای مذهبی خاچاطور شخصاٌ خلیفه خوانس را به ایتالیا فرستاد تا شیوه چاپ کردن را بیاموزد که خلیفه هوانس به آمستردام میرود و آنجا شیوهی چاپ را آموخته و یک ماشین چاپ نیز با خود به جلفای اصفهان میآورد و در سال هزار و شش صد و چهل و هفت کتاب « تهیه و تقویم » را به چاپ میرسانند .
در سال 1844 بارون مانوک هورداینان جلفایی یک ماشین چاپ عالی را که گرانقیمت نیز بوده را از اروپا به اصفهان میآورد که این ماشین چاپ در حال حاضر در موزهی کلیسای وانک نگهداری میشود و اولین کتاب را که با این ماشین در کلیسای وانک به چاپ رساندند زبور داوود بود که تنها نسخهی باقیمانده از آن در کتابخانهبولئان آکسفورد محفوظ است .
موزه کلیسای وانک این موزه در سال 1871 در کلیسای وانک ساخته شد .بعد از کتابخانه موزهی این کلیسا قرار دارد . این مکان محل نگهداری اجناس گرانقیمت و نایابی است که در دنیا نظیر آنها وجود ندارد باید گفت که بشر این اموال گرانقیمت و نایاب به وسیلهی مردم هدیه شدهاند که اهدای این اموال بیشتر برای آن بوده که جایگاه مناسبی برای یادگارهای گذشتگان وجود داشته باشد تا آیندگان بدانند پدرانشان که بودند و چه کردند . در این مکان از انجیلهای زیبایی نگهداری میشوند که یکی از آن انجیلها کوچکترین انجیل دنیا است که با هفت زبان نوشته شده و هفت گرم وزن دارد.
اماکن اداری کلیسای وانک در گذشته کارهای اداری و قضایی ارامنهجلفا در این مکان صورت میگرفت از تنظیم قباله ازدواج تا تعمیر و ثبت فوت و تولد و امور قضایی مثل شکایات و رسیدگی به ان انجام میشد این امر در حال حاضر ادامه دارد و ارامنه جلفا برای کارهای خود به این محل رفت و آمد میکنند . برای همین در دیر آمناپرگیچ ساختمانی ساخته میشود که در حال حاضر نیز برپاست و خدمتگزاران مردم در این مکان به کارهای جامعهی ارمنی در جلفا رسیدگی میکنند .
البته این را نیز بنا به فراموش کرد که در گذشته امور ارامنهی بعضی از کشورها مثل هند نیز در دیرآمناپرکیج حل و فصل میشده ولی در حال حاضر فقط به امور ارامنهی جنوب ایران رسیدگی میکنند .این مکان در جنوبیترین قسمت دیر واقع است و سال ساخت آن به زمان سلطنت ناصرالدین شاه باز میگردد .در قسمت شرقی دیر روبروی موزه محل اسکان اسقف و یا خلیفه وقت ساخته شده است دو طبقه دارد که در طبقهی اول وسائل و مایحتاج ذیر در آن نگهداری میشود و طبقهی دوم محل سکونت اسقف است .
کفتار (Hyaena linnaeus) گوشتخواری است با جثه نسبتا بزرگ ، طول بدن تا 120 سانتیمتر و طول دم تا 30 سانتیمتر و بلندی بدن در ناحیه شانه تا 70 سانتیمتر میرسد. در این حیوان قسمت جلوی بدن به سبب بلند بودن زائدههای مهرههای شانه و دراز بودن دست از پا و همچنین وجود موهای بلند یال مانند از قسمت عقب بدن بلندتر بوده و هیکل مخصوصی به حیوان میدهد که آن را از بقیه مهرهداران متمایز میکند. دستها کلفت هستند و گاهی خمیدگی کمی نشان میدهند. سر قوی ولی تا حدی کوتاه است. فکها و ناحیه جلوی صورت قوی و گوشها بزرگ و نوکدار هستند.
دم کوتاه و با موهای خشن و بلند و اندازه آن در حدود یک سوم اندازه سر و بدن است. در دست و پا هر کدام 4 انگشت وجود دارد. پنجهها قوی و خمیده و به چنگالهای بزرگ و پهن که برای کندن زمین مناسب است منتهی میشوند. رنگ کلی بدن از زرد خاکستری سفید روشن تا خاکستری قهوهای تغییر میکند. پوزه متمایل به قهوهای است و بقیه سر روشنتر است. تعدادی نوار عرضی تیره رنگ در پهلوهای بدن وجود دارد. جمجمه به اندازه متوسط ولی حجیم است. در فک پایین دندانهای پیشین در شکل ساده هستند و به تدریج از داخل به خارج بزرگتر میشوند.
کفتارها شبها فعال بوده و در روز به ندرت دیده میشوند. روزها در غارها یا شکافهای زمین یا حفرهای که خود یا دیگر حیوانات حفر کرده اند باقی میمانند. بیشتر از لاشه حیوانات تغذیه میکنند و بوسیله فکها و دندانهای بسیار قوی خود میتوانند استخوانهای بسیار ضخیم را خرد کرده و لاشه را بخورند. گاهی حیوانات زنده را شکار میکنند و در فرصتهای مناسب به حیوانات اهلی حملهور میشوند. هنگامی که در نزدیک مراکز انسان باشند ممکن است محصولات زمینی مانند خربزه را بخورند. بندرت به انسان حملهور میشوند مگر اینکه مورد حمله و محاصره انسان قرار گیرند.
از حس شنوایی و بویایی قوی برخوردارند. معمولا آهسته راه میروند و هنگام دویدن حرکات نا متناسب و بد منظری دارند. صدای خنده یا لانه مانندی دارند که خیلی کم شنیده میشود. جفتگیری آنها احتمالا اوایل تا اواسط زمستان انجام میشود. دوران آبستنی 90 روز است. هر بار 2 تا 4 بچه میزایند و بچه ها با چشم بسته متولد میشوند و بعد از 7 تا 8 روز چشم باز میکنند. دوران شیر خوارگی آنها در حدود 2 ماه است و بعد از این مدت به بچهها گوشت داده میشود. بچهها تا مدتی با پدر و مادر به صورت خانواده در یک لانه زندگی میکنند.
کفتار تاکنون در ایران از لار ، کازرون ، شوش ، ایرانشهر ، مازندران و بطور کلی در استانهای سیستان و بلوچستان ، فارس ، خوزستان و کرمان گزارش شده است. کفتار ایرانی اولین گونه کفتاری است که بوسیله لینه از لارستان جنوب ایران شرح داده شده است.
شمال آفریقا شامل مراکش ، الجزایر ، مصر ، لیبی تا سودان ، عربستان ، ترکیه ، ایران ، افغانستان ، پاکستان و هندوستان.
هنـر قـدم زدن یـک دختـر روی بـرف!
چطور برويم :
برای دیدن مجموعه آثار تاریخی تخت سلیمان از طریق تهران میتوان مسیر جاده زنجان را در پیش گرفت. و از طريق جاده بيجار به شهرستان تكاب و از طريق يك جاده فرعي يه روستاي احمد اباد سفلي و محوطه تاريخي تخت سليمان يا در ابتداي جاده زنجان بيجار جاده فرعي و كوهستاني دندي رو ادامه داده و پس از 90 كيلومتر جاده كوهستاني به روستاي احمداباد و محوطه تاريخي تخت سليمان رسيد مسير دوم رو در فصل سرد و بهار به علت كوهستاني بودن توصيه نميشود در هنگام ورور به روستای احمد آباد ، چشمههای آب گرم و زندان سلیمان به چشم میخورد.
زندان سلیمان نیز که تپهای است به ارتفاع یکصد متر از سطح زمین و مخروطی شکل، زمان ساسانیان محل قربانی یا نیایش موبدان زرتشتی بوده و البته بقایای بناهای دور مخروط زندان سلیمان، نشانگر اهمیت این محل مقدس است.
موبدان پس از نیایش در محل، حیوان را برای قربانی به جایگاه میبردند تا نذر آتشکده کنند.
احتمالاً دو هزار سال پیش مخروطی که امروز خالی از آب است و در دهانه تپه قرار دارد، پر از آب بوده و بقایای آب انبارها اطراف مخروط نشانگر غیر قابل استفاده بودن آب این دهانه و دریاچه درون آن است؛ اما به مرور زمان و بر اثر حجم رسوبات با فرو ریختن دهانه، چشمههای این دریاچه که در عمق ۱۰۰ متری قرار داشتهاند بسته شده و مخروط کم کم به خشکی رفته است.
آب دریاچه تخت سلیمان و زندان سلیمان هیچ کدام آشامیدنی نیست و تنها برای کشاورزی و به راه انداختن آسیابهای آبی اطراف قابل استفاده بوده است.
● معبد آناهیتا
معبد آناهیتا در شمال شرقی دریاچه نیز حائز اهمیت است، چون آناهیتا، الهه آب، مورد احترام ایرانیان باستان بوده و برای وجود چنین معبدی باید دلیل ویژهای وجود داشته باشد.
کوه بلقیس
با دو قله مرتفع ۳۳۰۰ متری در ۵/۷ کیلومتری شمال شرقی تخت سلیمان قرار دارد. روی قله جنوبی تراسها و ارکهای ساسانی دیده میشوند. صعود از کوه چندان مشکل نیست و میتوان با گرفتن یک راهنمای محلی از دهکده تازه کند یا احمد آباد و سفلی به سوی آن رفت.
بین دو قله در فصل بارش، دریاچهای از آب برفهای ذوب شده دیده میشود و پایینتر، چشمهای وجود دارد که علت اصلی حضور معبد آناهیتاست.
این چشمه، آب آشامیدنی موبدان را تامین میکرده و نام کوه برگرفته از نام ملکه صبا، همسر حضرت سلیمان است.
اما در شمال دریاچه تخت سلیمان، آتشکده آذرگشسب قرار دارد که مهمترین اثر تاریخی این مجموعه است و جلوی آن، حیاط شمالی آتشکده و در شرق آن محل آتش مقدس است و در سمت شرق آتشکده تالار ستونداری قرار دارد.
مجموعه فرهنگی تاریخی تخت سلیمان تکاب ناحیهای است به مساحت ۱۲۴ هزارمتر مربع که در ادوار مختلف محل سکونت مادها، اشکانیان، ساسانیان و مغولها بوده و به روایتی محل تولد زرتشت پیامبر است و علاوه بر بقایای آتشکده آذرگشسب شامل کوه زندان سلیمان، آبگرم تخت سلیمان و قلعه بلقیس نیز هست.
● قلعه تخت سلیمان
قلعه تاریخی تخت سلیمان بازمانده از دوره ساسانیان با بخشهای مختلفی همچون آتشکده آذر گشسب به عنوان یکی از مهمترین آتشکدههای دوره ساسانی، آتشکده شاهی و جنگ آوران، ایوان خسرو، معبد آناهیتا، آتشگاههای کوچک و دروازهها و دیوارهای مستحکمش از بناهای مهم تاریخی جهان به شمار میرود. در زمان ساسانیان ایرانیان سه آتشگاه بزرگ و برجسته داشتند.
نام آتشهایی که در این آتشگاهها نگهداری میشد یکی <برزین مهر> به معنای آتش عشق والا و ویژه برزیگران بود که در نزدیکی نیشابور خراسان جای داشت، دیگری <فربغ> بود به معنای آتش فر ایزدی که در کاریان فارس و ویژه موبدان و بلندپایگان بود و سومی <گشسب> که در تکاب آذربایجان قرار داشت.
آتشگاه آذرگشسب ویژه ارتشیان بود و در شهر و محلی بنام شیز یا گَنجک بر روی کوه اسنوند قرار داشت. آذرگشسب به معنای آتش اسب نر است.
بر پایه افسانههای ایرانی این آتشگاه به این علت آذرگشسب نامیده شده است که کیخسرو به هنگام گشودن بهمن دژ در نیمروز با تیرگی شبانه که دیوان با جادوی خود پدید آورده بودند روبرو شد، آنگاه آتشی بر یال اسب وی فرود آمد و جهان را دیگر باره روشن کرد و کیخسرو پس از پیروزی و گشودن بهمن دژ به پاس این یاوری اهورایی، آتش فرود آمده را آنجا بنشاند و آن آتش و جایگاه به نام آتش اسب نر (گشسب یا گشنسب) نامیده شد. این محل هم اکنون تخت سلیمان نام دارد.
مجموعه باستانی تخت سلیمان قبل از اسلام به عنوان بزرگترین مرکز آموزشی، مذهبی، اجتماعی و عبادتگاه ایرانیان به شمار میرفت اما در سال ۶۲۴ میلادی و در حمله هراکلیوس، امپراطور رومیان به ایران تخریب شد.
به کارگیری سنگهای تراشدار و آجرهای بزرگ در ساخت این بنای تاریخی و واقع شدن دریاچه عجیب و همیشه جوشانی به عمق ۱۱۲ متر در وسط این مجموعه جلوه زیبا و خاصی به این مکان تاریخی بخشیده است.
درجه حرارت آب این دریاچه در تابستان و زمستان یکسان و حدود ۲۱ درجه است و همین موضوع ثابت میکند که آب آن از سفرهای زیر زمینی در عمق بسیار زیاد تامین میشود.
آب این دریاچه که از عمق ۱۱۶ متری از درون زمین به سطح میآید و به زمینهای اطراف میریزد دارای املاح زیادی است که آن را برای آشامیدن و کشاورزی نامناسب کرده است. رسوبهای حاصل از این املاح در قرنها لبه دریاچه را شکل داده و متغیر کرده است.
این مکان تاریخی در زمان ایلخانیان و در دوره حکمرانی آقاخان در قرن هفتم هجری به عنوان تفرجگاه تابستانی مورد استفاده قرار میگرفت و این حکمران مغول با ساخت بناهای مختلفی همچون سالن شورا، ایوان شرقی و ساختمانهای هشت و ۱۲ ضلعی یکبار دیگر جان تازهای به مجموعه تاریخی تخت سلیمان تکاب بخشید.
آثار بناهای دورههای اشکانیان و ساسانی و ایلخانان مغول در این محل یافت شده است. مهمترین آثار به جا مانده آن آتشکده و تالارهای دوره ساسانی است. برخی آثار ساسانی دیگر نیز در کوه بلقیس و زندان سلیمان در نزدیکی تخت سلیمان ساخته شده است.
کاوشگاه باستانی نیز از سوی یونسکو به عنوان میراث جهانی شناخته شده است و طرحهای بزرگی برای بازسازی و کاوش در آن در دست اجرا است.
یكی از مهمترین و زیباترین آثار باستانی سرزمین پارس است. این مجموعه در حدود 4 كیلومتری پارسه (تخت جمشید)، در حسین کوه (كوه حاجی آباد - نقش رستم)، قرار دارد. سینهی جنوبی حسین کوه در اینجا به طور طبیعی به صورت پردهی نمایشی ِبزرگ به بلندی 70 متر و پهنای 200 متر در آمده است. سمت راست این دیواره پردهی نمایشی دیگری به پهنای 30 متر ایجاد شده.بر دیوارهی عمودی حسین کوه نقش چند چلیپای ( صلیب + ) بزرگ دیده میشود. سه نقش در روبرو و یک نقش در سمت راست زاویهی کوه که هر کدام آرامگاه یکی از شاهان هخامنشی میباشد.کمی پایین تر از چلیپا های روبرو شاهان ساسانی نقش برجستههایی از خود به یادگار گذاشته اند.
| «باغهاي ايراني» در فهرست ميراث جهاني ثبت شد | |
|
ثبت مجموعه 9 باغ ايراني در کنار شش اثر ديگر فرهنگي و طبيعي از ساير کشورها در نشست سي و پنجم کميته ميراث جهاني در شهر پاريس در فهرست يونسکو به تصويب رسيد. به اين ترتيب مجموعهاي از باغهاي ايراني در چند استان مختلف کشور به ثبت رسيدند.
|
باغ شازده يکي از 9 باغ ايراني که درفهرست ميراث جهاني ثبت شد |
|
خبرگزاري ميراث فرهنگي ـ گردشگري ـ مجموعه باغهاي ايراني شامل 9 باغ از استانهاي مختلف کشور از سوي کارشناسان ميراث جهاني به عنوان يک اثر جهاني ثبت شد.
به گزارش يونسکو اين باغها به ويژه به دليل تنوع طراحي وسبک مورد ستايش قرار گرفته که هرچند متناسب با شرايط آب و هوايي هر منطقه شکل خاص خود را دارد، درعين حال ريشههاي فرهنگي و سبکهاي تاريخي اين کشور را از دوران کوروش کبير در قرن ششم پيش از ميلاد همچنان درخود حفظ کرده است.
9 باغ ايراني که امسال در نشست کميته ميراث جهاني به تصويب رسيدند عبارتاند از باغ ماهان کرمان، عباس آباد بهشهر، چهلستون اصفهان، فين کاشان، ارم شيراز، پاسارگاد، دولت آباد يزد، پهلوان پور يزد و بيرجند که از اين پس همگي در فهرست ميراث جهاني يونسکو جاي مي گيرند.
درگزارش يونسکو آمده است: «اين باغها از نظر طراحي به چهار بخش مجزا تقسيم ميشوند که آب در تمامي اين باغها هم از نظر تصويرسازي و هم از نظر تزيينات و آرايههاي معماري نقش بسيار مهمي ايفا ميکند.
باغ ايراني اساسا از طريق اين سبک طراحي درعين حال که چهار عنصر اصلي در آيين زرتشت يعني آسمان، زمين، آب و گياهان را در خود دارد، به نحوي مي کوشد که تصويري از باغ عدن را القا کند.
طبق همين گزارش قدمت اين باغها هرکدام به دوران مختلفي باز ميگردد که طي گذشت زمان دراز همچنان برخي عناصر وشاخصهاي معماري متعلق به قرن ششم پيش از ميلاد نظير ساختمانها، کوشک و ديوارها و به ويژه سيستمهاي بيهمتاي آبياري را در خود حفظ کرده است.
اين سبک معماري، عناصر و شاخصهاي آن بر هنرهاي مرتبط با باغ و طراحي باغها در ديگر سرزمينها نظير هند و اسپانيا تاثير و نفوذ آشکاري داشته است.
باغهاي ايراني ثبت شده در فهرست جهاني در استانهاي اصفهان، خراسان جنوبي، فارس، كرمان و مازندران و يزد قراردارند. با ثبت اين آثار مجموع آثار فرهنگي ايران درميراث جهاني يونسکو به 13 اثر ميرسد.
ايران از سال 1975 ميلادي که به عضويت کميته حفاظت از ميراث فرهنگي و طبيعي يونسکو در آمده است، تا کنون 12 اثر در اين فهرست ثبت کرده است که آخرين آنها بقعه شيخ صفي الدين اردبيلي و بازار تبريز بود که سال گذشته دراين فهرست به ثبت رسيد.
کشور ايران پرونده ثبت جنگل حرا در جنوب کشور را نيز امسال براي ثبت ميراث طبيعي به يونسکو معرفي کرده بود که مورد تاييد قرار نگرفت و ثبت نشد
|
|