ورزنه شهر چادر سپیدان




کویر ورزنه در دسترس ترین کویر به شهر اصفهان است که فاصله ماسه زار تا اصفهان ۱۱۰ کیلومتر است در یک سفر یک روزه مى توان از این منطقه دیدار کرد.
وسعت تلماسه ها بالغ بر ۱۷ هزار هکتار است و
انواع اشکال حاصل فرسایش باد را مى توان دید مانند تپه هاى ماسه اى طولى، تپه هاى هلالى، هرم هاى ماسه اى و امواج روى
ماسه ها که اصطلاحاً به آنها ریپل
مارک گفته مى شود و
چشم انداز ماسه ها از بالاى تلماسه ها بسیار زیبا و بکر به نظر
مى آید و نوع پوشش گیاهى آن و سکوت
زیباى حکمفرما بر آن براى تمام گردشگران روزى زیبا خلق مى کند و ارتفاع
تلماسه هاى ورزنه نسبت به برخى نقاط
بلندتر و در برخى نقاط به ۱۰۰ متر نیز
مى رسد، طول تلماسه ها حدود ۴۵ کیلومتر و عرض آنها
از ۱۰ کیلومتر در نزدیک ورزنه تا یک
کیلومتر در خاراى جرقویه متفاوت است.
طبیعت گردى یا اکوتوریسم شاخه مهمى از
گردشگرى است که جایگاه آن در اقتصاد جهانى رشد قابل ملاحظه اى داشته است اما توزیع
جغرافیایى این درآمد بسیار نامتعادل بوده و ۸۰ درصد اشتغالزایى و
درآمد ناشى از این صنعت به اروپا و آمریکا اختصاص یافته است واز ۲۰ درصد باقى مانده
۲/۵ درصد سهم خاورمیانه
از این میان و یک درصد سهم ایران است و این در حالى است که ایران به لحاظ طبیعت
بى نظیر و جذاب و به واسطه تنوع زیستى اقلیمى منحصر
به فرد است و پنجمین کشور جهان بوده و پتانسیل بالایى در صنعت طبیعت گردى دارد.
*
چشم انداز
کویر
حدود یکصد کیلومتر دورتر از اصفهان در منتهى
الیه جنوب شرق این استان، زیباترین تابلو طبیعت که با سر انگشتان نقاشى چیره دست
روى گستره بوم کویر این دیاردست نخورده نقش بسته است هنر نمایى
مى کند وقتى آدم، پایش را روى دل
داغ این شنزار لطیف مى گذارد، عملاً هیچ ردى نیست که
برجا نماند.
* پتانسیل هاى کویر
ورزنه
با توجه به
نزدیکى کویر ورزنه به شهر( ۸ کیلومتر) و نزدیکى
به خطوط انتقال نیرو و آب در صورت سرمایه گذارى و استقرار امکانات
زیربنایى براى گردشگران مى تواند به یک قطب گردشگرى در
کشور تبدیل شود خصوصاً این که در ۱۰۰ کیلومترى شهر زیباى
اصفهان واقع شده است در برگزارى تورهاى ۲ یا ۳ روزه
مى توانند گردشگران از
ایستگاه هاى متعددى در شرق اصفهان
بازدید کنند از جمله آثار متعدد تاریخى در محور شرق مانند منار تاریخى زیار متعلق
به قرون اولیه اسلام، مسجد دشتى، مسجد سلجوقى برسیان، کبوترخانه هاى زیباى رودشت، قلاع تاریخى
مانند قلعه ۱۰۰۰ ساله قورتان و
طبیعت بکر و زیباى ورزنه، نمکزار گاوخونى که داراى چند ضلعى هاى زیباى نمک است، تالاب
بین المللى گاوخونى و مشاهده پرواز
دسته جمعى پرندگان مهاجر و قلعه تاریخى خرگوشى در ۳۰ کیلومترى تالاب
گاوخونى که داراى آسمانى صاف است و براى دیدن آسمان شب و ستارگان در شب هاى کویر مساعد است.
همچنین
در کویر ورزنه مى توان در صورت
سرمایه گذارى خدمات زیر را ارائه داد:
شترسوارى، دوچرخه سوارى، موتورسوارى،
ماشین سوارى، پرواز با پاراگلایدر،
سقوط آزاد از ارتفاع تلماسه ها، اجراى موسیقى محلى و سنتى و
ایرانى مانند دف و نى و نواختن سازها صحرایى، پاى برهنه راه رفتن در کویر که رؤیایى
دل انگیز در انسان ایجاد
مى کند.
*
راه هاى دسترسى به کویر
ورزنه
۱-
اصفهان- پل بزرگمهر-
۳ راه پینارت-
برسیان- اژیه- ورزنه ۱۰۵ کیلومتر۲-
اصفهان- خیابان جى- کوهپایه-
هرند- قورتان- ورزنه- ۱۱۳ کیلومتر۳-
کیلومتر ۳۰ جاده نایین،
اصفهان- گردنه ملااحمد- ورزنه -۴۵
کیلومتر


جشن مهرگان
|
|
|
روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان مهر بفزا ای نگار مهر چهره مهربان
هزاران سال است که نوروز، مهرگان و سده در کنار یکدیگر همانند سه پایه ای استوار، پاسبان فرهنگ ایرانی بوده اند و برگزاری همین آیین های ساده ولی زیبا، همدلی ایرانیان را به همراه داشته است. جشن هایی که افزون بر شادمانی به گونه ای آبادانی را نیز برای مردمان به ارمغان می آورد. در آغاز (مهر پشت) آمده که (مهر) از آفریده های اهورامزداست که برای نگاهبانی از پیمان مردم گماشته شده است و (مهر) از این رو فروغ و روشنایی است تا هیچ چیز از او پوشیده نماند و در سراسر جهان آنچه از راست و دروغ می گذرد و یا پیمانی شکسته می شود نزد داد آشکار باشد. (مهر) خورشید نیست بلکه (مهر) ایزد روشنایی و فروغ است. در استوره های ایرانی جشن مهرگان از سوی دیگر ارزشمند است و آن پیروزی ایرانیان بر ضحاک تازی است. بذرگدر شاهنامه، ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه، ابوسعید گرد یزدی در زین الاخبار و مسعودی در مروج الذهب ... به روشنی مناسبت این روز را پیروزی بر ضحاک می آورند. در مهرگان با فریاد دادخواهی آهنگران کاوه نام و با افراشته شدن درخش کاویانی و خیزش ایرانیان به رهبری فریدون هزار سال ستم و بیداد ضحاک به پایان می رسد. جالب آنجاست که پس از به زیر آوردن ضحاک، به جای کشتن وی او را به زنجیر می کشند، زیرا او هرگز نمی میرد و شاید هر آن خودکامگی باز گردد که این آماده بودن رمز پیروزی است.
در گذشته جشن مهرگان شش روز به درازا می انجامید. از روز شانزدهم مهر (روز مهر – مهرگان کوچک یا عامه) آغاز و به روز بیست و یکم (روز رام – مهرگان بزرگ یا خاصه) پایان می یافت.
|
|
|
|
|
|
فرزانه گرانمایه دکتر محمود روح الامینی فضل برداشت فراورده های کشاورزی در مهر ماه را نمادی از مهرگان به شمار می آورد. از مهر یشت دو ویژگی (مهر) را به روشنی می توان دریافت، یکی راستی و دیگری دلیری است و به گونه ای که این (یشت) را باید سرچشمه راستگویی و پهلوانی ایرانیان دانست.
|
|
|
پیدایش مهرگان
پیشینه ی جشن مهرگان به اندازه ی قدمت ایزدش، میترا است و تا آن جا که بن نوشت های موجود نشان می دهند، این جشن دست کم از دوران فریدون پیشدادی آغاز شده است که شاهنامه ی فردوسی به روشنی به پیدایش این جشن در دوران پادشاهی فریدون اشاره کرده است :
فریدون چو شد بر جهان کامکار ندانست جز خویشتن شهریار
|
پاييز قدم زنان در راه رسيدن به کوه و دشت است، همه سبزه ها
را به زردي مي کشاند و دشت با همه خاطرات خوشش سر بر دامن کوه آرام آرام به
خواب مي رود، تا فصل زايش بادها آغاز شود.
پاييز که از راه مي رسد، به رسم سنت ديرين و ديرگاهي، “مالکنون ” با بغض گلوگيرش آغاز مي شود.
” مالکنون” آيين تاريخي و ديرين عشاير بختياري است، که به لحظه آغاز کوچ
عشاير گفته مي شود و در آن از دو واژه “مال ” به مفهوم آبادي و مجموع سياه
چادرها و ” کنون ” به معناي از جا کندن استفاده شده است.
” بنگ بکنين همه مال “( فرياد زنيد همه قبيله را که هنگامه کوچ و رحيل
فرارسيده است) را سر مي دهند و فرياد زنان جرس کوچ در کوه مي پيچد و زنان
عشاير بنه بر استر و اسب مي نشانند و حرکت آغاز مي شود.
و حالا ايل از دهانه دره هاي برنده و تيز کوه “تازار” و در پهنه تنگ تنگه
“دولنبار” و دشت” زري” و” شيرين بهار” در بالاترين ارتفاع زاگرس عبور مي
کند و کوه از بلندترين قله رها شده در بادها و آبها، ميانه اين جدايي قرار
مي گيرد.
ايلراه ” دژپارت ” و پل ” خداآفرين ” نشان از تاريخي کهن از کوچ عشاير
بختياري در فلات مرکزي ايران دارد و حفظ اين سنت شايد حفظ تاريخ يک سرزمين
باشد.
از کناره هاي رودخانه کارون و شوشتر و رامهرمز تا انديکا و مسجد سليمان
لالي و شيرين بهار (شينبا) و دهستان “چلو” و تا ” دشت بهاري ” و دزفول ،
کاروانيان عبور مي کنند و کوچ همچنان ادامه مي يابد.
زنان بختياري بنه بسته اند و براي حرکت پيش قراول قبيله اند، راه را مي
شناسند و کوه را چونان اسبهاي لگام گسيخته زير گام هاي خود رام مي کنند و
همچنان” تاراز” ستيغ کوه بلنداست، که در پس آن برف و سنگ به سازش نشسته اند
و پشت آن بلوط و گون آرميده و اکنون کوچ ايل بختياري جاري است.
زن در کوچ ايل بختياري، از هر ” تشي ” که باشد، تحرک مي زايد و کار، صخره
مي پيمايد و کوه رام مي کند، تا نظم کوچ برآشفته نباشد و کودک در آغوش خويش
خفته دارد و پشته اي هيزم بر شانه و چوب چوپانان به دست تا رمه را که
محصول اقتصادي يک چند خانواراست از گردنه ها ي بلند کوه به دشت برساند، تا
چرخه زندگي بچرخد و چه نيکو و بي منت سنگ و صخره و کوه را زير پا مي گذارد.
زنان بختياري به هنگام کوچ و مالکنون چنان شيفته کارند و کوه را مانند
فرزند خود نوازش مي کنند، که فراموششان مي شود، دستان رنج کشيده شان
نيازمند استراحت است.
رمه آرام از کوه رام شده سرازير و چرخه کوچ تندتر و تندتر مي شود و بنه بر
دوش از زمين دل مي کنند، زنان بختياري همچنان نگران سلامت ايلند و آنها
هنوز دل نگران مردان مانده در سردسيرند.
مي گويد: ” ما به کوچ زنده ايم و کوچ به ما، پس بايد زندگي کرد ” و چه
زندگي زيبايي که در هر کوچ دفتر نقاشي طبيعت عصيانگر را ورق مي زنند و کوچ
براي عشاير به ويژه در قوم بختياري، تحرک و زندگي است.
عشاير بختياري بر محور دامداري و کشاورزي در سال دوبار به صورت کوچ برون
استاني و منطقه اي و کوچ درون استاني محل زندگي خود را تغيير مي دهند و در
ابتداي بهار از مناطق گرمسيري يا قشلاقي به طرف مناطق سردسيري و ييلاقي به
کوچ مي روند.
ايل بزرگ بختياري در مناطق چهارمحال و بختياري، اصفهان، خوزستان و لرستان
ساکن هستند و در اين بين کوچ بزرگ و کوچ کوچک را انجام مي دهند.
کوچ بزرگ همان ييلاق و قشلاق عشاير است و کوچ کوچک، کوچ درون منطقه اي است،
که عشاير براي يافتن چراگاه ها و مراتع مناسب دست به تغيير مکان خود مي
زنند.
در مسير راه زنان، کودکان خود را سوار بر اسب و استر مي کنند و از دره ها و
پرتگاه هاي زاگرس مرکزي به مسافت 250 کيلومتر براي رسيدن به مناطق خوش آب و
هوا راه مي پيمايند.
زمان کوچ را پيران قبيله و ايل بر اساس تقويم نجومي تعيين مي کنند و اگر ”
ماه در عقرب” باشد از جلوي مسيري که در آن ستاره اي نمايان باشد، عبور نمي
کنند و زنان هنگامي که از ايل جدا مي شوند و براي رفتن به ييلاق خود را
آماده مي کنند، نواي غمگنانه سر ميدهند و ” باوه رو” يا همان اشعار برزگري
مي خوانند.
به هنگام کوچ چندين خانوار از يک ايل با هم کوچ مي کنند، تا بر مشکلات
پيشروي خود غلبه کنند و اين تعاون و همکاري بزرگ در ايل بختياري است.
کوچ پاييزي که از چهارمحال وبختياري به طرف خوزستان انجام مي شود و به
مالکنون شهرت دارد، با حزن و اندوهگيني خاص و ويژه اي همراه است و عده اي
از مردان براي برداشت محصول و يا فروش محصول در مناطق سردسيري (ييلاق) باقي
مي مانند و مابقي با بستن بار و بنه ايل و طايفه بر چارپايان رهسپار
سرزمين خوزستان مي شوند.
شواهد تاريخي نشان از باستاني بودن کوچ عشايري بختياري دارد و در برخي از
تحقيقات محققان و پژوهشگران داخلي و خارجي اين کوچ را به 10 هزار سال پيش
از ميلاد حضرت مسيح (ص) نسبت مي دهند.
بسياري از محققان موسيقي کتابهايي را در زمينه کوچ منتشر کرده اند و بزرگان
موسيقي مقامي و محلي ايران همچون” مسعود بختياري” نيز آثاري در زمينه
مالکنون را اجرا و روانه بازار کرده اند.
عشاير چهارمحال و بختياري براي کوچ خود از پنج ايلراه اصلي عبور مي کنند تا به خوزستان برسند.
عشاير اين استان از پنج طايفه بزرگ، 24 زيرطايفه، 32 تيره و دو هراز و 940 تش تشکيل شده اند.
اکنون جمعيت عشايري چهارمحال و بختياري 132 هزار و 321 نفر در قالب 19 هزار
و 561 خانوار است که داراي يک ميليون و 500 هزار واحد دامي هستند.
به گزارش ايرنا،چهارمحال وبختياري از نظر جمعيتي پس از استان فارس دومين
جمعيت عشايري کشور را در اختيار دارد و دو ايل بزرگ هفت لنگ و چهارلنگ
مهمترين و اصلي ترين عشاير استان هستند.
واتیکان (Vatican City) نام کشوری است مستقل که در درون شهر رم در کشور ایتالیا جای دارد. واتیکان محل اقامت پاپ، رهبر کاتولیکهای جهان و مرکز کلیسای کاتولیک است. واتیکان با مساحتی در حدود ۴۴ هکتار، کوچکترین کشور جهان و با جمعیتی در حدود ۸۰۰ نفر، کم جمعیتترین کشور مستقل دنیا محسوب میشود.

نماد واتیکان
کلیسای سن پتر بزرگ ترین کلیسای جهان است و در واتیکان قرار دارد.



خانه های قدیمی
یکی از جاذبه های دیدنی شهر نراق وجود خانه های قدیمی بسیار فراوان آن با قدمت بیش از چند صد سال می باشد . به علت رونق تجارت در شهر نراق بخصوص در دوران قاجار محله ای جدید در شرق نراق شکل گرفت که در آن افرا د متمکن خانه های بسیار زیبا و دیدنی احداث کردند که در حال حاضر این خانه ها به مجموعه ای از خانه هی تاریخی شهر بدل شده و نماد معماری دوران قاجار محسوب می گردد این خانه های اغلب از هشتی ، بیرونی ، اندرونی ، میهمان پذیر ، مطبخ ، محل نگهداری چهارپایان ، محل اسکان خدمه ، و بادگیر های خشتی جهت خنک کردن فضای داخل منزل تشکیل شده اند . از امتیازات منحصر به فرد این خانه ها که به اعتراف کارشناسان معماری در هیچ کجای ایران مشابه آن وجود ندارد جریان آب زیر زمینی قناتی(قنات حاح اله داد) است که تمامی این خانه ها را مشرب کرده و در نهایت به میادین اصلی، حمام عمومی ، حوض خانه و بازار شهر منتهی می گردیده است. درون این خانه ها قسمتی احداث که به زبان محلی آن را سیپک می گویند.
اغلب درب های این منازل گره کاری ، همراه با شیشه های رنگی و مشبک می باشد که به بنا جلوه ای ویژه بخشیده است. خوب است بدانید تزئینات به کار رفته دراین خانه ها در عین سادگی بسیار زیبا و دیدنی است و شاهکارهای استفاده از کاهگل و گچ را می توان در این بناها مشاهده کرد که چگونه معمارهای توانمند گذشته از حداقل امکانات بهترین و ماندنی ترین اثر ها را خلق و برای نسل های آینده به یادگار گذارده اند.
در شهر نراق خانه های متعددی وجود دارد چنانچه حفظ ، مرمت و احیاء گردد می تواند نراق را به نمونه شهر های به جای مانده از دوران قاجار بدل کند و این می طلبد مسئولین محترم میراث فرهنگی و گردشکری جاذبه های این شهر را دست کم نگرفته و به عنوان یک شهر نمونه در بازسازی آن نهایت سعی و تلاش خود را بنمایند تا انشا... در اینده نراق نیز همانند روستای ابنیه و شهر نیاسرکه در فاصله ای نزدیک از این شهر قرار دارند شهرت جهانی پیدا نماید.
از جمله خانه هی دیدنی شهر نراق که عمدتا به همت بازماندگان تا بحال پابرجا مانده و از ویرانی آنها جلوگیری شده است می توان موارد ذیل را نام برد:
* منزل فاضلین نراقی - دارای قدمت بیش از 280 سال که در سقف این بنا که طاقدیس نام دارد تاریخ ساخت بنا قید شده است.
* منزل مرحوم حاج تقی خان رئوفی - این بنا یکی از زیبا ترین سیپک های شهر نراق را در خود جای داده است و نزدیک به 200 سال قدمت دارد.
* منزل مرحوم محمد رئوفی - این بنا مجموعه ای کامل از دیدنی ترین خانه های تاریخی نراق است و از دو قسمت زمستان نشین و تابستان نشین تشکیل و در بین این دو سرا باغچه های بسیار زیبا همراه با حوض آب وجود دارد.
* منزل غلامحسین خان نراقی - این بنا نزدیک به 200 سال قدمت دارد و در ضلع شرقی آن برج دیدبانی بسیار زیبا ای ساخته شده است . این سرا در بین خانه های تاریخی نراق ویژگی های منحصر به فردی دارد که متاسفانه به علت نداشتن متولی خاص در حال تخریب و نابودی است و انتظار آن وجود دارد با عنایت به اینکه صاحب این بنا در قید حیات می باشد و از خانواده های بزرگ نراقی و در حال حاضر در خارج از کشور به سر می برند ترتیبی اتخاذ نمایند که بنا بیش از این مورد تخریب قرار نگیرد و به سرنوشت منزل حسینعلی خان صفایی که به تلی از خاک بدل شده است دچار نگردد .لازم به ذکر است منزل مرحوم صفایی یکی از زیبا ترین خانه های تاریخی نراق بوده است که متاسفانه در سالهای اخیر به علت کم توجهی صاحبان و مسئولین مربوطه تخریب و از آن د ر ذهن سالخوردگان شهر تنها خاطراتی به جای مانده است.
* منزل علیرضا خان یوسفی نراقی - این بنا نیز در مسیر جریان آب قنات حاج الله داد قرار دارد و در طبقه زیر زمین آن مجموعه ی بسیار دیدنی و تاریخی شکل گرفته است . قدمت این بنا به بیش از 180 سال قبل بر می گردد.
* منزل حاجی خان نراقی - این بنا یکی از با ارزش ترین بنا های شهر نراق است که در سا لهای اخیر به همت وراث بازسازی شده است و لی متاسفانه به علت اصولی نبودن کار و پیروی نکردن از سبک معماری قدیم بخصوص نوع مصالح ساختمانی صدمات جبران ناپذیری به بنا وارد شده است.
* منزل مرحوم آمیرزا منصور قاسمی - این بنا نیز نزدیک به 180 سال قدمت دارد و یکی از دیدنی ترین بنا های نراق می باشد . این مجموعه سه ویژگی منحصر به فرد دارد که آنرا از دیگر بنا های نراق متمایز کرده است :
1 - بزرگترین بادگیر خانه هی نراق را در خود جای داده است
2 - زیبا ترین در بهای گره کاری شده و پنجره های مشبک همراه با شیشه های رنگی در شهر نراق که فعلا موجود می باشد متعلق به این خانه است.
3 - زبیا ترین گچبری و تزئینات داخلی ساختمان در شهر نراق نیز در انحصار این خانه می باشد.ورثه مرحوم قاسمی این بنا را در اختیار شهرداری نراق قرار داده اند تا با کمک آنها مرمت و به کارگاه آموزشی دانشجویان رشته معماری و مرمت آثار تاریخی بدل گردد . در آینده این ساختمان پذیرای تمامی علاقه مندان رشته معماری و مرمت آثار تاریخی از سراسر ایران برای تکمیل پروژه های آنها خواهد بود
* منزل فروغی ها - این بنا در محله بالا و در ظلع جنوبی شهر قرار دارد . از امتیازات این بنا دست نخوردن ترکیب و سبک معماری قدیم آن است . نزدیک به 200 سال قدمت داشته و خانه پدری مرحوم فریدون فروغی خواننده و موسیقیدان معاصر ایران می باشد . در قسمتی از این بنا مرحوم فریدون فروغی یادگاری خود را به سال 1334 زمانی که کلاس چهارم دبستان بوده است ثبت کرده و به شهر نراق و خانه پدری خود تعلق خاطر ویژه ی داشته است . در هنگام مرگ وصیت می کند اور ادر روستای قرقره از توابع بوئین زهرا که بسیار شبیه به نراق می باشد دفن نمایند.
ویلیجیا
این کوه در شرق شهر نراق قرار دارد . از دامنه این کوه چشمه ای می جوشد که آنرا چشمه رود می گویند و در ادامه آن منتهی می شود به منطقه دیدنی جاسب . ارتفاعت این منطقه بسیار زیبا و دلنشین است و در ایام گرم تابستان پذیرای خیل کثیری از مردم منطقه می باشد . ارتفاعات این کوه در اکثر ماههای سال پوشیده از برف بوده و این به علت دمای بسیار پایین آن قسمتها می باشد. بطوریکه حد اقل تفاوت 20 درجه را می توان مشاهده کرد. بستر آبگیری قناتهای موجود در کوهپایه ها از طریق این کوه می باشد . مقدار آب دهی بسیار بالا می باشد بطوریکه نزدیک به پنجاه درصد آبهای روان و قنات جهت کشاورزی منطقه از این قسمت تامین میگردد.
ميل نراق
در دامنه اين كوه بنايي ساخته شده از سنگ و ملات وجود دارد. اين بنا از قديم الايام محلي براي محافظت از مسير كاروانهاي عبوري از شهر نراق به منطقه اردهال و كاشان بوده است . چنانچه به هر دليل منطقه ناامن مي گرديده است نگهبانان مستقر در آن اقدام به روشن كردن آتش و دود مي كردند و كاروانيان را از خطر سرقت مطلع مي نمودند. شهر نراق در گذشته در مسير جاده ابريشم بوده و روزانه كاروانهاي متعددي از اين مسير عبور كرده و موجب رونق منطقه بوده اند. نمونه اين بنا را مي توان در گردنه خمين و ابراهيم آباد اراك نيز مشاهده كرد.
آب انبارهای نراق
آب انبارهی شهر نراق یکی از شاه کارهی معماری دوره قاجار در شهر نراق می باشند که به علت نزدیک بودن به معماری کاشان از اصالت خاصی برخوردار هستند . نراق در قدیم الایام تشکیل می شده است از سه محله که هر کدام داری مرکزیت خاص خود بوده و در این مراکز مسجد ، حسینیه حمام ،آب انبار مجزاء داشته است . در حال حاضر آب انبار هر سه محله شهر نراق ( یائین ، بالا ، بازار ) خوشوقتانه پابرجا است و اکنون آب انبار محله بالا آبگیری و مردم از آب بسیار خنک و گوارای آن در ایام تابستان استفاده می نمایند.
آب انبار محله بالا ( آب انبار حاج مهدی)
این آب انبار در مرکزیت محلا بالای شهر و در مجاورت حسینیه و مسجد جامع نراق قرار دارد و توسط یکی از تجار شهر نراق به نام حاج مهدی نراقی احداث می گردد . این فرد از خیرین و افراد با نفوذ شهر نراق محسوب می شده و در حال حاضر به جزء بنای آب انبار ، مجموعه حسینه ، کاروانسرا و تاجر سرای دیدنی از آن مرد بزرگ به یادگار مانده است و به تبعیت سنت حسنه تمامی آنها وقف می باشد.
آب انبار محله پائین
این محله از قدیمی ترین محله هی شهر نراق می باشد که در آن مسجد امام حسن که قدیمی ترین بنای شهر نراق است قرار دارد . در مجاورت این مسجد فرد خیری به اسم حاج عبد الباقی نراقی نزدیک به 180 سال پیش آب انبار و حسینه ای را احداث و برای حفظ و نگهداری آن مقداری زمین مرغوب کشاورزی خود را نیز وقف می نماید تا عایدات آن صرف نگهداری بنا گردد . خدا رحمت کند فرزندان صالح این دیار را که در اوج معرفت و دانش بنای احداث و با وقف حفظ آنرا نیز تضمین کرده اند . در حال حاضر این بنا به همت افراد خیر در حال بازسازی است و قرار است از مخزن آب آن به عنوان موزه آثار تاریخی شهر نراق استفاده گردد و بیننده با معماری آب انبار های قدیمی و نحوه کار کرد آنها آشنا شود . به امید روزی که این موزه افتتاح و موجب جذب گردشگران داخلی و خارجی گردد. این مکان نیز مشابه آب انبار بالا در کنار مسجد امام حسن مجتبی (ع) در محل پایین شهر ساخته شده است . قدمت آن به بیش از 200 سال میرسد که در کنار حسینیه احداث شده است.
آب انبار محله بازار
این آب انبار درورودی بازار احداث و از دو آب انبار دیگر شهر کوچکتر می باشد . اطلاعات خاصی از بانی آن در دست نیست و لی به احتمال زیاد به هنگام ساخت مجموعه بازار و کاروانسرا مرحوم شمس السلطنه نراقی جهت استفاده مسافران و کاروانهای تجاری احداث گردیده است . متاسفانه مخزن این مجموعه تخریب و از آن تنها سردرب و ورودی به محل شیر آب باقی مانده است.
به گزارش خبرنگار مهر، سرو را ايرانيان درخت آزادگي ناميده اند. اين تعبير رندانه پدران ماست که ثمر ندادن سرو را به پاي آزادگيش گذاشته اند. سنگ نگاره هاي تخت جمشيد که تنديسي از شکوه اين درخت اساطيري است گواه ديگري بر اعتبار سروها در باور ايرانيها است.
سرو ابرقو که به روايتي پيرترين ساکن کوير است، با 25 متر ارتفاع در قلب ايران زندگي مي کند و قديمي ترين موجود زنده جهان لقب گرفته است. اين درخت به خاطر عمر طولاني در ايران باستان نماد اهورامزدا بوده و در تاريخ نوشته ها آمده که بعضي از درختان سروي که در ايران وجود دارند، توسط زرتشت پيغمبر کاشته شدهاند.
شواهد از بروز نشانه هاي مرگ کهن ترين درخت زمين در ابرقوي يزد خبر مي دهد، درختي که به روايتي بيش از چهار هزار سال عمر دارد و نشانه اي از هويت ايرانيان قبل از اسلام است. يک متخصص برجسته در حوزه درختان کهنسال ايران با اشاره به آخرين بررسي خود از سرو ابرقوي يزد به خبرنگار مهر گفت: در سال 85 که روي اين درخت کهنسال مطالعه مي کردم به دليل مشاهده تغييرات متعدد در اطراف و بافت درخت، انتظار اين را داشتم که دير يا زود خبر مرگ اين سرو تاريخي را بشنوم.
مصطفي خوشنويس با تاکيد بر شرايط خاص زيستي اين درخت افزود: در اين سالها شرايط زيستي و بافت خاک عوض شده چرا که اين سرو در حاشيه باغات انار کاشته شده بود ولي امروز سرو ابرقو در يک پارک واقع شده و قطعا مراقبتهاي لازم از آن صورت نگرفته است.
وي به حضور گردشگران در کنار اين درخت به دليل جاذبه تاريخي و باستاني اش اشاره کرد و گفت: بارها شاهد لمس و تکيه دادن مردم به تنه سرو ابرقو بوده ام و هيچ کس ابايي از نزديک شدن به آن ندارد چون هيچ حفاظتي از آن صورت نمي گيرد در حالي که اين درخت کهنسال به خاطر ويژگيهاي خاص و عمر طولاني نيازمند مراقبت ويژه است.
خوشنويس اضافه کرد: روزانه 50 تا 100 نفر به اين سرو نزديک مي شوند که حضور آنها باعث کوبيده شدن خاک، تراکم شديد در پاي درخت، محدود شدن نفوذ پذيري آب و برهم خوردن ميکرو ارگانيزمها مي شود. اين در حالي است که حداقل فضا براي نزديک شدن به اين درخت 2.5 متر است و از سايه انداز به سمت تنه نبايد قدم برداريم.
اين کارشناس موسسه علمي تحقيقاتي سازمان جنگلها و مراتع کشور تاکيد کرد: لگد کوب کردن ساختمان خاک در سالهاي اخير شدت گرفته و رسيدگي کامل انجام نمي شود در حالي که بايد هر چند سال يکبار خاک اطراف درخت شخم بخورد و کود پوسيده به خاک سپرده شود.
وي به شيوه شخم زني زمينهاي اطراف گونه هاي کهنسال مانند سرو اشاره کرد و افزود: به دليل اينکه ريشه سرو در سطح خاک پراکنده شده، نبايد خاک را بالاتر از 5 سانتيمتر شخم زد که باعث زخمي شدن ريشه شود در حالي که تا عمق 20 سانتيمتر با بيل حاشيه سرو کنده مي شود و همين موضوع ضربه هاي مهلکي به بافت خاک و ريشه ها وارد کرده و تهديدي براي سرو ابرقو است.
به عقيده اين کارشناس محيط زيست و منابع طبيعي، سروهاي باغ فين کاشان به دليل شخم زني غلط و و تخريب بستر خاک و ريشه هاي سطحي آسيب شديد ديدند و تعداد زيادي از اين سروها چندين ده ساله خشک شدند.
وي به آمار متناقض و متفاوت از سن و طول عمر سرو ابرقو (يا ابرکوه) به عنوان يکي از کهن ترين درختان دنيا اشاره کرد و گفت: گاهي با افراط اين درخت را هشت هزار ساله يا چهار هزار و چند صد ساله ناميده اند که به عقيده بنده کاملا اشتباه است. اگر بپذيريم که اين درخت سالانه يک ميلي متر رشد قطري داشته پس بايد امروز حداکثر سه هزار و چهارصد سال سن داشته باشد.
خوشنويس معتقد است: دواير رويشي تنه درخت که هر سال يک دايره بر قطر آن اضافه مي کند، نشانه اي واضح براي مشخص کردن سن گونه هاي درختي است. با توجه به آمارهايي که به طور دقيق محاسبه کرده ام حداکثر سن سرو ابرقو هزار و دويست سال است.
وي افزود: اين درخت با وجود اينکه در رويشگاه واقعي خود نيست از شرايط زيستي نسبتا خوبي برخوردار است که شامل هواي معتدل و گرم، آب کافي قناتها و فرصت هفت ماهه در سال براي رشد است.
به ديدگاه اين متخصص درختان کهنسال، تحت هيچ شرايطي و با هيچ ابزاري نمي توان عمر سرو ابرقو را بيش از هزار و دويست سال عنوان کرد.